Skip to main content

اینجانب از سی سال عمر و کار

اینجانب از سی سال عمر و کار
Anonymous

اینجانب از سی سال عمر و کار تشکیلاتی ام در سازمان مجاهدین بیست و پنج سالش را به صورت حرفه ای در بخشهای سیاسی و دیپلماسی و انتشارات و روابط خارجی در فرانسه و عراق و بیشتر آن یعنی بیست سال تمام را تا دو سال پیش که از سازمان جدا شدم در بخش روابط خارجی سازمان در عراق کار کرده ام و در این مدت طولانی شاهد و بلکه خودم به عنوان مترجم و مجری دستورات بالا شریک و دست اندر کار انبوهی ترفندها و شیوه های ماکیاولستی یعنی مصلحت جویانه از جمله جعل و تقلب و نیرنگ و دروغگویی و بیانیه سازیها و گروه سازیها و آمار و ارقام پردازیهای بی پایه و اساس مانند امضاهای چند و چند میلیونی مردم عراق و جوسازیها و دروغهای عجیب و غریب علیه طرفها و جریانات خارجی نا مطلوب سازمان بویژه در عراق بودم که با توجیه دشمن بودن و استفاده از هر وسیله برای خراب کردن آنان و با پوش مبارزه با رژیم از هر طریق وو.. صورت می گرفت

کارهاییکه نهایتا همه اش در عراق به جیب رژیم آخوندی و عواملش در صحنۀ آنجا ریخت و به ضد خود سازمان تبدیل شد که امروز نتیجه اش را شاهد هستیم. امروز هم در رابطه با این کار و هیاهو و ترفند و تهدید توسط امر الله ابراهیمی در رابطه با بهزاد علیشاهی و دیگر جدا شدگان از سازمان مجاهدین وقتی موضوع را خواندم بلافاصله همان شگردها و ترفندها و تبلیغات و جوسازیهای اساسا موهوم را که اینهمه سالها در سازمان مجاهدین در عراق تجربه کرده بودم دیدم و لمس کردم و بلافاصله فهمیدم که چنین حرفهایی و گنده گوییهای گوبلزی و بهره برداری از یک موضوع یا حادثه با قلب و تحریف و تهدید هدفی جز خراب کردن طرف مقابل و باجگیری از دیگران و ترساندن آنان و در عین حال روحیه دادن به افراد وارفته شان در خارجه و مشغول کردن آنان به کارهایی پوچ و موهوم به عنوان مبارزه با رژیم!! ندارد. از آنجا که اساس و انگیزۀ این ترفندهای رهبران مجاهدین احمق شمردن دیگران یعنی توهین به شعور مردم می باشد شنونده یا خوانندۀ این ترفندهای سازمان باید از همان اولین سطور و اولین کلمات با اندیشۀ مستقل خودش روی آنها فکر و قضاوت و سؤال کند تا به موهوم و غیر واقعی و غیر منطقی بودن آن پی ببرد یعنی گول کلمات و واژه ها را نخورد چنانکه آقای کرمی در به چالش کشیدن حرفهای امر الله و انتشار آن توسط ایران گلوبال با طرح سؤالات و تردیدهای بسیار بجا و منطقی این شیوۀ آنها را افشا کرده است و مسلما اگر آقای کیانوش توکلی هم این سؤالات را در رابطه با نوشتۀ امر الله از خودش می کرد در انتشار آن عجله نمی نمود. به غیر از آن سؤالات و تردیدها اساسا اگر آقای توکلی و هر خوانندۀ خبر امر الله که مانند دیگر ترفندهای سازمان چیزی جز حروف و کلمات نیستند و هیچ پایه و اساسی در واقعیت ندارند و من این را سالهای سال با دست اندرکاریم در امور تبلیغی و مطبوعاتی سازمان در روابط خارجی آن تجربه کرده ام به خود اجازه می داد که فقط روی پایه های اصلی خبر بیندیشد پی به یاوه و ساختگی بودن آن می برد این پایه ها کدامند؟ سؤالات زیر: کدام کشوری که با یک کشور دیگر به هر صورت و در هر سطحی روابط داشته باشد در جهان امروز و با قوانین ونرمهای بین المللی می آید بدون اعتراض رسمی به آن کشور و بدون کوچکترین انعکاس این اعتراض در رسانه ها و مواضع و اظهارات رسمی مقاماتش یک جاسوس آن کشور را دستگیر می کند؟ آن هم فقط با شکایت یک گروه اجتماعی خارجی حتی اگر گروهی واقعی باشد؟ یعنی به این سادگی کشورها و دولتها گول یک نفر یا یک تشکل را حتی با ریسک به خطر انداختن روابط و معاملاتشان را در دنیای امروز می خورند؟ و به یک خارجی پناهنده در خاک خودشان این قدر اطلاعات می دهند و قول می دهند که تسلیم فشار آن کشور نخواهند شد و.... واقعا مرغ پخته هم خنده اش می گیرد!! آقای امر الله در این خبر و در نظر هر کس که آن را باور کرده یا در آن فکر نکرده است انگار که رهبر یک کشور نفت خیز می باشد که دولتی مانند هلند تا این قدر با او از موضع پایین برخورد میکند!!! اگر آقای کیانوش توکلی فقط از خودش می پرسید کو خبر اعتراض هلند به نمایندگی رژیم ایران در آنجا؟ کو حکم دادگاه؟ کی گفته دستگیر شده و... منبع رسمی این خبرها کو؟ جلوی انتشار آن و تخریب افکار عمومی علیه یک نفر را هر کس باشد کاری ندارم می گرفت چنانکه در رابطه با ترفند پوچ و عوامفریبانۀ موسوم به دادگاه اسپانیا یا خبر اساسا ساختگی و دروغ اطلاعیه پنتاگون که تنها و تنها توسط رسانه های سازمان مجاهدین و وکلا و لابیهای آنها پخش می شد با طرح اینگونه سؤالات مانند کو حکم خود دادگاه چرا فقط وکیل حکم را اعلام می کند کو اطلاعیه در رسانۀ رسمی پنتاگون یا کو بیانیۀ اصلی امضا شده و نه بیانیۀ خبری و مطبوعاتی نوشتۀ خود سایت سازمان در عراق این شگردها افشا شده و لو رفتند.