Skip to main content

حناب اردبیلی، با اینکه

حناب اردبیلی، با اینکه
Anonymous

حناب اردبیلی، با اینکه اینجانب اغلب به نظرات شما مثل اغلب افراد سیاسی، با تنقید برخورد میکتم، اما اینبار مصاحبه و مثال هایتان نکتات آموزنده ای در بر داشت. که این موضوع بخواهیم نخواهیم در جریان است. و آن اینکه سه ده انتظار اصلاح از دیکتاتورها به پایان رسیده است، و کم کم تشکیل هسته های نظامی در شهر های بزرگ ایران زمزمه اش بگوش میرسد، که میلیتها، هر کدام با هدف سرنگونی رژیم ، با همسوئی در این مسیر، ملازمات و اقدامات لازم را ملزوم می بینند. تنها در این صورت است که رژیم توانائی سرکوب ملیتها را از کف خواهد داد. اکنون زمان آن فرا میرسد، که بانگ آزادی دوباره در فضای خفقان ایران از حلقوم مبارزان راه آزادی برخیزد. و به مردار پوسیده و عفونت زده رژیم اسلامی خاتمه دهد. یک انتقادی هم از گردانندگان ایران گلوبال دارم و آن اینکه بعضی صحنه های خصوصی را که مثلا کسی،

دوثانیه موی سرش را مرتب میکند، نشان دان چنین صحنه ای، که گویا حاکی از عدم اطمینان مصاحبه شونده نسبت بخود را، در اذهان تداعی میکند، خنداندن بینندگان، و نوعی دست انداختن و تمسخر و دهن کجی به شخص مصاحبه شونده است. آقای فیلمبردار حتما باید آگاه باشد، که امروز نقش دوربین و تاثیر آن در جامعه، حتا بصورت لحظه ای، از هزاران صفحه مطالب گویا تر، و تاثیر گذار تر است. البته ما چنین صحنه های یکطرفه را در تلویزیونهای مختلف می شناسیم. که خود بحثی مفصل است. و تنها ذکر این مورد کافیست، تا آنانی که این صحنه ها را تهییه میکنند، آگاه باشند، و بدانند، که بیننده نه احمق است، و نه هالو! و نشان دادن چنین لحظه ای که با متن بیانات مصاحبه شونده، هیچ ارتباطی ندارد، نوعی دست انداختن، و بی اعتنائی به محضر جناب اردبیلی است. و لازم است گقته شود، اگر خواهان تساوی حقوق هستید، حقوق همه را بصورت یکسان رعایت بفرمائید. با تشکر.