Skip to main content

تئوری «مبارزه مسلحانه ی چریک

تئوری «مبارزه مسلحانه ی چریک
آ. ائلیار

تئوری «مبارزه مسلحانه ی چریک شهری» علیه حکومت فاشیستی حاکم، جا دارد که مورد بحث قرار گیرد. بخشی از نسل انقلاب بهمن این تئوری را تجربه کرد. از نظر من این راه در گذشته دارای نکات «مثبت و منفی» بود. تأثیر مثبتش آن بود که نسل جوان را به میدان مبارزه کشید. روحیه مبارزاتی را بالا برد، سکوت را شکست. برای تغییر حکومت بین مردم امید ایجاد کرد.و یاری نمود نظاره گر نباشند. اما نتوانست رهبری مردم را کسب کند. نتوانست حکومت را سرنگون کند. تنها عامل کمکی بود. حکومت را حرکت عمومی مردم برانداخت.از جنبه منفی بهترین و نازنین ترین و انسان ترین و متفکرترین جوانان نسل قربانی شدند. و افراد بیگناهی هم در این میان کشته شدند. مشکل جامعه سیاسی بود و از راه نظامی هم حل نشد. فقط خیزش عمومی و اعمال اجبار از خیابان بود که شاه را برانداخت. درس مهم 57، این بود که کلید تغییر دست «خیزش عمومی» است.

درس مهم دیگر این بود که باید اهداف مشخص باشد و رهبری خیزش عمومی سازماندهی شود. وگرنه قدرت ربوده میشود و انقلاب به هدف نمیرسد. با توجه به این درسها باید گفت چریک شهری اگر موجودیت یابد به بهای گران و کشته شدن بیگناهان میتواند تأثیر مثبت هم در کنار تاثیرات منفی داشته باشد ولی کلید تغییر نیست. و ضمانتی برای ربوده نشدن قدرت نیست. و همینطوربرای دموکراسی. ضمانت دموکراسی و پیروزی در سازماندهی مخفی حرکات مدنی و جمعی ست. هر چند کار خیزش عمومی طول بکشد. نسل 57 ، جوانان، سرمایه خود را، ارزان از دست داد. نسل های کنونی اگر هم میخواهند هزینه کنند باید به ارزش آن هم توجه کنند. آماده کردن خیزش عمومی راهش تنها مبارزه مسلحانه نیست. از راه های مدنی و سیاسی مخفی، پرثمرتر و کم هزینه تر و مطمئن تر است. هرکجا امکان دیکتاتوری هست آنجا امکان مبارزه هم هست. راه مبارزه هم یکی نیست بل مختلف است. چریک شهری اگر موجودیت بیابد ممکن است جامعه باز هم پلیسی تر شود و امکان مبارزه مدنی نیز کاهش یابد. به جای گشودن راه فعالیت، موجب اختناق بیشر شود. استعداد ها به جای سازماندهی حرکات جمعی که راهگشاست ، ایزوله شده به هرز میروند.و جانهای نازنین بسیاری قربانی میشوند که به دستاوردش نمی ارزد. میتوان این مسایل را مورد بحث قرار داد. من فکر نمیکنم نسلهای کنونی جذب این راه بشوند که در گذشته امتحان شده است. ولی مسئله ی قابل بحثی ست و شاید من اشتباه فکر میکنم. در این دهه ها هیچ گروه چریکی پدید نیامده و تاریخیها هم هیچ عملیاتی انجام نداده و یا چیزی به عهده نگرفته اند. اینها نشان میدهد که کسی علاقه ای به زنده شدن تئوری چریک شهری ندارد. آنان که فکر میکنند این را میتواند مشکلی را حل کرده و دوباره زنده شود بهتر است نظریات خود را به بحث و نقد بگذارند. شاید در این موضوع حقایقی هست که ما از آن اطلاع نداریم.