جناب لوایی در مطلب "ایران با
Anonymous
جناب لوایی در مطلب "ایران با فاجعهی فقدان فهم روبروست" به جملهای زیبا و پرمعنا اشاره نموده بود:
"ما برایتان از جاری شدن گفتیم و شما همچنان سنگ ماندید"
اصولاً افراد جامعهای که به لحاظ فکری رشد نیافته باشند «حق اندیشیدن» برای دیگران قائل نبوده و با گرفتار بودن در درون پیلهی «تمامیتخواهی» که دورِ خود تنیدهاند قادر به پا گذاشتن فراسوی «مطلقاندیشی» خود نبوده و در این جامعه با غایب بودن «اندیشه»، 'نقد' هم جایگاهی ندارد چرا که بنیانِ «نقد» بر پایهی به رسمیت شناخته شدن «اندیشه»ی طرف مقابل میباشد.
وقتی «خودحقبینی مطلق» تفکر و احساس کسی را تسخیر نموده باشد دیگر قادر به «نقد نمودن» نخواهد بود بلکه همانگونه که در برخی کامنتهای ذیلِ این نوشتار میبینیم چون قادر به پاسخگویی «اندیشه با اندیشه» نیست شروع مینماید به «تخریب» و «ترور شخصیتِ نویسنده» با به کار بردن ادبیاتی توخالی و بیمایه تا به زعم خود اندیشهی وی را «حذف» و «معدوم» نماید و با چنین رویکرد «حذفگرایانه» شگفتآور است که داد جنین افرادی از استبداد جمهوری اسلامی به آسمان نیز میرسد. اینگونه افراد در حال پروراندنِ غولِ دیکتاتوریِ بزرگی در درون خود هستند که در صورتی که امکان به قدرت رسیدن را داشته باشند روی استبداد و خفقان جمهوری اسلامی را سفید مینمایند.
***
به جهت عدمِ درک درست از «هویتطلبی» و یا فرافکنی در مورد آن، به خیال خام خود تصور نمودهاند «هویتطلبی» فقط در بین این عدهای که در «ایرانگلوبال» مشغول فعالیت میباشند وجود دارد در حالیکه هویت طلبان «ایرانگلوبال» قطرهای از دریای بیکران هویتطلبی در جامعهی بزرگ تورکهای آزربایجان جنوبی و سایر غیر فارسها هستند و فقط امواج آن به «ایرانگلوبال» و سایر رسانهها رسیده است. رضا میرپنج و پسرش با آن پروژهی عظیم آسیمیلاسیونِ سیستماتیکی که برای حذف زبان و هویت تورکی در ایران به اجرا گذاشتند و رژیم جمهوری اسلامی نیز با دنبالهروی از پهلویها، با سرمایهگذاری میلیاردها دلاری بر روی زبان رسمی فارسی و در دست داشتن تمام ابزار و امکانات رسانهای و با آن دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی و با اینهمه سرکوب بیپایان بر علیه فعالان ملی آزربایجان جنوبی، نه تنها قادر به متوقف نمودن «هویتطلبی تورکی» نشدهاند بلکه روند فزایندهی آن به سرعت سرتاسر جغرافیای موسوم به ایران را درنوردیده است اما اینجا در «ایرانگلوبال» برخی افراد سادهاندیشانه تصور مینمایند با تخریبِ مذبوحانهی اندیشمندان و تحلیلگرانِ مربوط به مسائل ملی قادر به مقابله با جریان گستردهی «هویتطلبی» و «هویتطلبان» خواهند شد اینگونه افراد با تلاش بیثمر دقیقاً آب در هاون میکوبند. در تمامی جهان به رغم مخالفتهای اولیه، در نهایت مجبور شدهاند حقوق اتنیکی را با تمام مختصات آن به رسمیت بشناسند و کسانی که تلاش بر مخالفت با هویتطلبی مینمایند در ایرانِ آینده در مقابل «هویتطلبان» مجبور به تسلیم خواهند شد و هر قدر بیشتر تقلا نمایند بار سنگین هزینههای فروپاشی جغرافیای موسوم به ایران را بر دوش خود بیشتر خواهند نمود.
***
به جهت عدمِ درک درست از «هویتطلبی» و یا فرافکنی در مورد آن، به خیال خام خود تصور نمودهاند «هویتطلبی» فقط در بین این عدهای که در «ایرانگلوبال» مشغول فعالیت میباشند وجود دارد در حالیکه هویت طلبان «ایرانگلوبال» قطرهای از دریای بیکران هویتطلبی در جامعهی بزرگ تورکهای آزربایجان جنوبی و سایر غیر فارسها هستند و فقط امواج آن به «ایرانگلوبال» و سایر رسانهها رسیده است. رضا میرپنج و پسرش با آن پروژهی عظیم آسیمیلاسیونِ سیستماتیکی که برای حذف زبان و هویت تورکی در ایران به اجرا گذاشتند و رژیم جمهوری اسلامی نیز با دنبالهروی از پهلویها، با سرمایهگذاری میلیاردها دلاری بر روی زبان رسمی فارسی و در دست داشتن تمام ابزار و امکانات رسانهای و با آن دستگاه عریض و طویل اطلاعاتی و با اینهمه سرکوب بیپایان بر علیه فعالان ملی آزربایجان جنوبی، نه تنها قادر به متوقف نمودن «هویتطلبی تورکی» نشدهاند بلکه روند فزایندهی آن به سرعت سرتاسر جغرافیای موسوم به ایران را درنوردیده است اما اینجا در «ایرانگلوبال» برخی افراد سادهاندیشانه تصور مینمایند با تخریبِ مذبوحانهی اندیشمندان و تحلیلگرانِ مربوط به مسائل ملی قادر به مقابله با جریان گستردهی «هویتطلبی» و «هویتطلبان» خواهند شد اینگونه افراد با تلاش بیثمر دقیقاً آب در هاون میکوبند. در تمامی جهان به رغم مخالفتهای اولیه، در نهایت مجبور شدهاند حقوق اتنیکی را با تمام مختصات آن به رسمیت بشناسند و کسانی که تلاش بر مخالفت با هویتطلبی مینمایند در ایرانِ آینده در مقابل «هویتطلبان» مجبور به تسلیم خواهند شد و هر قدر بیشتر تقلا نمایند بار سنگین هزینههای فروپاشی جغرافیای موسوم به ایران را بر دوش خود بیشتر خواهند نمود.