Skip to main content

قبل از انتخابات در تحلیلی

قبل از انتخابات در تحلیلی
Anonymous

قبل از انتخابات در تحلیلی نوشته بودم در ایران بیشتر از 20 میلیون نفر وجود دارند که در هیچ انتخاباتی شرکت نمی‌کنند. رژیم همواره تلاش نموده است که به رغم تمامی حذف نمودن‌ها، با مهندسیِ انتخابات آمار شرکت کنندگان را بیشتر از 50 درصد اعلام نماید تا مشروعیتش زیرِ سؤال نرود.

این دوره به سه علت آمار شرکت کنندگان قدری افزایش یافته است:

1) به علت بر سرِ کار بودن دولت حسن روحانی و باز بودن دست دولت برای وارد نمودن حامیانش به مجلس، تلاش بر افزایش مشارکتِ حمایت کنندگان دولت شده بود که به علت وضعیت وخیم اقتصادی در طول دوران احمدی‌نژاد و موفق شدن دولت در مسئله‌ی بسیار بزرگ توافق هسته‌ای، اقبال به لیست حامیان دولت بیشتر شده بود.

2) اصلاح‌طلبان که پس از کنار رفتن خاتمی در سال 1384 و بعد از مجلس ششم رفته رفته به سمت حذف کامل رفته بودند و بویژه پس از انتخاباتِ خونین ریاست جمهوری سال 1388 که رژیم را با بحران و چالش بسیار بزرگی تا حد نزدیکی به براندازی پیش برد، کاملاً به گوشه‌ی رینگ رانده شده بودند با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور فرصتی برای تجدید قوا یافته و با توجه به پروژه‌ی رژیم برای میدان دادن به اعتدال‌گرایان جهت طرد افراط‌گرایانی که آن را به لبه‌ی پرتگاه کشانده بودند، فرصتی برای قد علم نمودن یافتند که به رغم حذف چهره‌های شاخص، اصلاح‌طلبان توانستند با معرفیِ کاندیداهای اصلاح‌طلبِ درجه 2، در قالبِ اتحاد با چهره‌های اصول‌گرای میانه‌رو مثل «علی مطهری» راه خود را برای ورود به مجلس هموار نمایند.

3) با توجه به بیماری سرطانِ پیشرفته‌ی خامنه‌ای و امکان مرگِ وی، انتخاباتِ مجلس خبرگان این دوره به حساس‌ترین و سرنوشت‌سازترین انتخابات پس از انقلاب به رژیم تبدیل شده است. از طرفی خامنه‌ای، سپاه پاسداران و سایر افراط‌گریان گرد آمده بر حول آنان، تلاش دارند که رهبرِ آینده شخصی مطابق با خصوصیات خامنه‌ای باشد تا استبدادِ کنونی بدون تغییر ادامه یابد و از طرف دیگر رفسنجانی، خاتمی، حسنِ روحانی و طیف حامی آنان به دلیل جنگ قدرت با جناح افراط‌گرا تلاش می‌نمایند رهبرِ آینده شخص مطلوب آنان باشد و به این خاطر انتخابات مجلس خبرگان، تنور انتخابات مجلس را نیز داغ نموده بود که سبب افزوده شدن بر میران رأی دهندگان گشت تا امکان ورود به دو مجلس از افراط‌گرایان سلب شود که البته به دلیل اینکه انتخابات از گلوگاه شورای نگهبان رد می‌شود رژیم کاملاً بر انتخاب شوندگان تسلط داشته و امکان چرخیدنِ بازی به سمت مخالفِ شرایط مطلوب خود را نمی‌دهد و حتی با وجود انتخاب برخی چهره‌های درجه‌ی 2 اصلاح‌طلبی تغییر چندانی در وضعیت «تمامیت‌خواهی» و «استبداد» رژیم نمی‌تواند صورت گیرد.

***
در مورد انتخابات در ایران نکته‌ی اساسی که باید در نظر گرفت این است که به دلیل قرار داشتن اهرمِ کنترل در دست خود رژیم، انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان «کلاً در زمین رژیم بازی می‌نمایند» و رژیم سیاست انتخاباتی خود را آنچنان هوشمندانه طراحی می‌نماید که بازیِ انتخابات به هر طریقی بازی شود در نهایت برنده‌ی بازی خود رژیم باشد. رژیم با هوشمندی توانسته است با درست نمودن «اپوزیسیون داخلیِ قابلِ کنترل در درون خود رژیم»، «اپوزیسیونِ اصلی را خنثی و بی‌اثر نموده» و «سقف خواسته‌ی مردم را از 'براندازی' به انتخاب چهره‌هایی که اندکی با رژیم زاویه دارند تقلیل دهد». در این رژیم انتخابات مثل «گردونه‌ای» است که به هر طرفی چرخانده شود در نهایت به خودِ رژیم منتهی می‌شود.