Skip to main content

بولود ، بولوت

بولود ، بولوت
آ. ائلیار

بولود ، بولوت
در فرهنگهای مدرن اروپایی واژه های زبان شفاهی را از کلمات کتبی جدا کرده اند. و هر دو را قید نموده اند.
متأسفانه در کتابهای لغت زبان ترکی آذربایجان در کل به این مسئله توجه نشده است.
در فرهنگ « ایضاحلی لغت» واژه ی بولود قید شده ولی از «بولوت» خبری نیست. در خالی که برای نگارش هر دو کلمه اهمیت اساسی دارد:
بولوت: واژه ی زبان شفاهی ست. کتبی: بولود.
در نگارش هر دو کلمه را لازم داریم.
1-بولود وقتی استعمال میشود که نویسنده روایت میکند. 2- بولوت هنگامی نوشته میشود که نویسنده میخواهد حرف زدن قهرمان داستان را بر حسب ضرورت ، « به زبان شفاهی» برای خواننده نشان دهد.
اگر کتاب لغت واژه های شفاهی را نشان دهد کار نگارش برای قلمزن راحت است. و در عین حال برای آموزنده . همین طور کلمات ذخیره میشوند. و چه بسا واژه های لازم به زبان کتبی راه یابند و زبان نگارش را غنی تر کنند.

این مسئله در مورد لهجه های « اصلی و عمده» نیز صدق میکند. که لازم است در کار فرهنگ نویسی به دیده گرفته شود. و برخی واژه ها که متفاوت اند در فرهنگ ذکر شوند : مثل :
یاخشی : ( =یاخچی، یاخجی. جنوب، لهجه، زبان شفاهی)
انتخاب این کلمات بسته به نیاز نوشته است که کدام یک را برگزینیم. در جنوب یاخچی و یاخشی هردو شناخته شده اند و استعمال آنها بستگی به محل قهرمان داستان دارد.
میخواهم بگویم اینها همه به یک میزان سندیت دارند و مهم اند و در کار نگارش لازم.

یارپاق ، یاپراق ، یارپاخ

در فرهنگ بزرگ ایضاحلی لغت کلمه ی یاپراق نیامده. و تنها یارپاق را قید کرده اند. اما در فرهنگ بهزادی هردو واژه ذکر شده. و یاپراق را رجوع داده به یارپاق. علت آن است که لغت یاپراق آذربایجانی شده ی « yaprak» در ترکی آنادولوست(ترکیه). که توسط برخی ها ک به ق تبدیل شده و به نوشته ها راه یافته است.
ما در شمال و جنوب یارپاق استعمال میکنیم. که شفاهی آن نیز «یارپاخ» است.
توجه به این« دسته از واژه ها » بسیار ضروریست. از این لحاظ که : 1- واژه ی کتبی مشخص میشود . 2- واژه ی شفاهی. 3- واژه ایکه از زبان ترکی دیگر وارد زبان ما شده است.
در نگارش هر سه را میتوان در جای خود استفاده کرد. اما بدون در نظر گرفتن «مشخصه ی قهرمان» داستان استعمال آنها به جای یکدیگر نادرست است. استعمال هر کلمه دلیل و منطق خاص خود را دارد و این منطق باید خواننده را قانع خود که « سخن طبیعی» ست.
استعمال یاپراق برای کسی که از ترکیه برگشته یا با آثار آنجا آشنایی دارد در نوشته طبیعی ست. ولی کسی که هیچ آشنایی با زبان ترکیه ندارد پاپراق گفتن آن برای خوننده قابل پذیرش نیست. یا خود نویسنده که کارش نگارش زبان خود است از واژه های داخل شده استفاده کند و نتواند منطقی برای خواننده ارائه بدهد روش نگارش اش غیرطبیعی ست.
این سه واژه ی یاد شده برای مثال است. میتوان به جای آنها کلمات دیگر قرار داد. در اصل قضیه فرقی نمیکند.