دوستان گرامی، دو دیدگاه درباره خاک و مرز در جهان یافت می شود، یک دیدگاه خاک و مرز را ابزارهائی برای زیستن انسان ها می داند و این دیدگاه باورمندان به تک میهنی (اینترناسیونالیسم) است، دیدگاه دوم خاک و مرز را سپنتا می داند و می گوید اگر نیاز باشد انسان ها باید در راه خاک و مرز نابود شوند و این دیدگاه باورمندان به بوم گرائی (ناسیونالیسم) است! همچنان که دو دیدگاه در جهان درباره زبان یافت می شود، یک دیدگاه زبان را تنها ابزاری برای پیوند میان انسان ها می داند و گویشور بودن به این زبان و آن زبان را نشانه برتری یا بد بودن و خوب بودن هیچکس در هیچ کجای جهان نمی داند و این دیدگاه باورمندان به تک میهنی است و دیدگاه دوم زبان را بتی می داند که باید در برابر آن به خاک افتاد و این دیدگاه باورمندان به بوم گرائی است! همچنان که نژاد را باورمندان به تک میهنی تنها پدیده ای بیولوژیک می دانند و وابستگی .....
http://iranglobal.info/node/41804
گذشته از آن که مارکسیسم کهن و کلاسیک دارای کاستی های فراوان است که نیاز به ویرایش دارد زمان کنونی و سده بیست و یکم زمان کارل هاینریش مارکس و ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) و فردریک انگلس نیست! اگر ولادیمیر ایلیچ اولیانوف (لنین) از روی ناچاری بسیاری کارها را پس از انقلاب اکتبر انجام داده است وندی بر آن نیست که ما هم در زمان کنونی همه آن کارها را بی کم و کاست و بی هیچ نگرش بر آن که در سده بیست و یکم می زییم انجام دهیم! در زمان کنونی مرزهای به جای مانده از زمان برده داری مانند تکه یخی که در دیگی پر از آب جوش افتاده باشد دارند از میان می روند و در فرجام تاریخ یک کشور در جهان به جای خواهد ماند، کشوری به نام کره زمین! و روشن است که ناسیونالیست ها در جهان کنونی کسانی هستند که در زمانی به نام (اکنون) زندگی نمی کنند بلکه در زمانی به نام (برده داری) که زمان پیدایش ناسیونالیسم است زندگی می کنند و مغز چنین کسانی با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری یخ زده است! ******** سپنتا = مقدس | نگر = نظر | تازش = تهاجم، حمله | وند = دلیل، سند، مدرک