جناب لوائی! شما بر روی نقطه بسیار مهمی انگشت میگذارید. مسائلی که نژاد پرستان و آریاپرستان همیشه آنرا از دید مردم پنهان نگهداشته اند. بیانات جنابعالی با متانت تمام درخصوص جامعه عقب مانده و فرهنگ ارتجاعی ایرانی بسیار دقیق و در مرکز توجه خوانندگان قرار میگیرد.یکقرن تمام است دیکتاتورهای شاه و شیخ، جامعه ایران را بسوی تباهی فرو برده در منجلاب کشاکش های داخلی بسوی فرو پاشی سوق میدهند. با توجه به اینکه کشوری به نام ایران، و فرهنگ ایرانی نه تنها هیچگاه درتاریخ، فیلسوف و اندیشمندی به جامعه بشریت تحویل نداده است، بلکه جامعه و فرهنگ ایرانی، فرهنگی دنباله رو، چاپلوس، راسیست، پف کرده، از خود راضی، و بیرحم است. جامعه ایرانی، از نظر جهان بینی فلسفی، جامعه ای پوک، مصرف کننده، دچار فقر فکری، معنوی و اخلاقی بوده و این فقر فرهنگ ایرانی، از مرحله فساد اجتماعی و ابتذال، اکنون بمرحله
ارتجاعی، و بربریت رسیده
جناب لوائی! شما بر روی نقطه
جناب لوائی! شما بر روی نقطه
Anonymous
است. در واقع تمام افتخارجامعه ایرانی شاهنامه خوانی است، اگر توجه کرده باشیم، زن ستیزی و انسان ستیزی، در مرکز افکار شاهنامه قرار دارد. از چنین جامعه ای غلتیده در فقرفکری، وحشیگری و بربریت، چه انتظاری میتوان داشت؟