اکنون پس از گذشت چهل سال ار ان رویداد باید به این نتیجه رسیده باشیم که ترور شاه و یا گروگانگیری کاری خطا بوده و باید انرا هنوز هم محکوم کرد. اصل این بود و است که راه راه خطائی بود . تهمت وافترا و برچسب و اتهام گره ای از کور بودن ذهن انقلابی باز نمیکند..جالب است که اکثریت گروه غفو میشوند و خانم شگوه فرهنگ به عضو یت حزب رستاخیز در می اید . این گردش کار عجیب و غریب هنوز برای من روشن نیست که چه دستهائی در کار بود که این خانم شیک پوش تروریست کارمند روزنامه گیهان را از مرک نجات میدهد و او را به عضویت حرب رستاخیز میرساند ؟..اقایان گلسرخی و دانشیان واقف به عظمت کار خود اگاه و باورمند در راه عقاید چپی خود متاسفانه اعدام شدند و اگر امروز زنده میبودند با دیدن اخوندها و نقش حزب توده به پوچی اندیشه خود پی میبردند.
گروههای کوچگ قربانی حزب توده و خود حزب قربانی خود خواسته ارتجاع اسلامی شد. تاریخ گذشته چپ تاریخ ترور و وحشت افرینی و وعده وفریب بود. پرسش این جاست برای همین ازادی های بورژوائی مورد تمسخر چقدر فعالیت شد؟