سگ شدگىِ انسانِ صادق هدايت
Anonymous
سگ شدگىِ انسانِ صادق هدايت دفن نشده است. گاو شدگى انسانِ غلامحسين ساعدى نيز همينطور. در ذهن هر دوى اينها سگ شدگى و گاو شدگى دفن نشده اند بلكه بوى گندشان دنيا را بر داشته است. گاو مرده ى ساعدى را برداشته اند و گذاشته اند بر ذهن و فكر ايرانيت. لاشه ى سگ ولگرد هدايت را انداخته اند جلوى اتاق فكر ايران. جامعه ى ايرانى اگر اين دو لاشه را چال نكند به آزادى و بزرگ انديشى نخواهد رسيد و مدام گند خواهد زد. مولوى نيز با بيانى ديگر از مردار شدگى قالب خويش مى نالد. ( شمس تبريز اگر روى به من بنمايى / والله اين قالب مردار به هم در فكنم. ) همه ى تقلاى مولوى و فلسفه اش يافتن راهى براى شكستن قالب مردار بود. انتظار مى رفت كه بعد از مولوى آن قالب شكسته شده باشد اما هم هدايت و هم ساعدى به اجبار همان قالب را بر دوش گرفتند و به نسل هاى بعدى سپردند. ...