Skip to main content

من در ششم فروردین 8 سال پیش

من در ششم فروردین 8 سال پیش
Anonymous

من در ششم فروردین 8 سال پیش در شهر "بُن"(جمهوری فدرال آلمان) شاهزاده رضا پهلوی را دیدم.

من در ششم فروردین 8 سال پیش در شهر "بُن"(جمهوری فدرال آلمان) شاهزاده رضا پهلوی را دیدم.
با شاهزاده گفتگویی رادیویی انجام دادم که در هنگامۀ خویش از بیشتر شبکه های تلویزیونی و رادیویی برون مرزی پخش شد.(برای شنیدن کافی است نام مرا در شبکۀ جهانی جستجو کنید)
پس از پایان این گفتگوی رادیویی، به شاهزاده گفتم:
"شاهزاده! در سال 1357 من نیز مرگ بر شاه گفتم و بدین خاطر از شما و خاندان پهلوی پوزش می خواهم"
شاهزاده در پاسخ گفت:"گذشته ها را فراموش کن، اصل این است که امروز در کنار هم هستیم"(نقل به مضمون)
این را نوشتم که بگویم شاهزاده دست بوس نمی خواهد و من دست بوس نیستم.
و ای کاش آنچه در بالا نوشتم را می خواندید که من دست چه کسانی در زندگی خویش را بوسیدم و هر بار تنها یک بار!
راستی!
تا فراموش نکردم،
هنگامی که شانزده ساله بودم و دیدگاه های کمونیستی داشتم، افتخار این را داشتم که شهبانو فرح پهلوی را در کتابخانۀ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر"ساری" ببینم. سال 1356 بود.
با همۀ احترامی که به شهبانوی میهنمان دارم، آن هنگام دست شهبانو را نبوسیدم.
فیلم این دیدار شهبانو از "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" شهر ساری، که در بخشی از آن می توان مرا دید، در شبکه های اینترنتی موجود است.
و اینکه"جناب موحدی"!
امروزه و همانند همۀ سده ها، اگر شما بانویی "لهستانی" را ببینید و بر دستانش بوسه نزنید، بی فرهنگ به شمار می آیید!

امیدوارم "بهمن موحدی" همین چند خط را بخواند و بروی "خط" بیاید.

کیانوش رشیدی قادی
پانزدهم فروردین ماه سال 7038 میترایی