آقای کاوهء جویا، امیدوارم که

3- در تاریخ کم نیستند افرادی که در لباس ایران دوستی، تاریخ و ناسیونالیسم ایرانی را کوبیده اند، و در مقابل قوم و قبیلهء خود را برجسته کرده اند، از جمله احمد کسروی که ایران دوست شده بود تا آذربایجان را بزرگ کند،
محمّد امینی قاجار، که در لباس ایران دوستی، قبیله بیابانگرد خود یعنی آق قیونلو( سفبد گوسفندان) و قرا قیونلو (سیاه گوسفندان) را مرکز هویّت ایرانی قرار میدهد. حال آقای "کاظم آذری سسی" هم ایران دوست شده است تا آتورپات را تُرکی کند، اسب سواری بنام ستار را ستارخان کند تا آنرا به عنوان سردار ملّی به عوام بفروشد،
4- حسين كچوئيان و آقای کاظم آذری سسی هر دو دارند یک فیلم و تئاتری را بازی میکنند که هر دو یک هدف دارند، که اوّلی نقش سرکوب ناسیونالیسم ایرانی را بازی میکند، و دوّمی در نقش پیدا کردن و جایگزین ناسیونالیسم غیر ایرانی دیگری از جمله یک ناسیونالیسم آمیخته ای از دین ساسلام شیعه گری قزلباش که در محور آن تُرک اذری( هویّت صفویان و قاجاریان) قرار دارد. این تحقیقات و پژوهشگری فقط برای کارتن تلویزیونی مدرسهء موش ها مناسب است.
5- هویّت و ناسیونالیسم ایرانی حداقل 700 سال قبل از میلاد یعنی 1000 سال قبل از هجوم اعراب و 1500 سال قبل از هجوم و لشکر کشی مردم تُرک تبار به فلات ایران شکل گرفته است،هویت و ناسیونالیسم ایرانی مانند مردمان باستانی دیگر، چینی ها، هندی ها، یونانی ها، رومی ها است، و ساخته و پرداختهء عصر سرمایه داری نیست.
6- طبق دیدگاه راسیونال شرق شناسان و باستان شناسان، و تاریخ شناسان مدرن امروزی و مطابق با اطلاعات به روز شدهء امروز، هویّت و ناسیونالیسم ایرانی از زمان هجوم اعراب و تُرک تباران سرکوب و پایمال و حتّی بطور کلی از صحنهء تاریخ سیاسی جهانی تا عصر روشنگری و حتّی تا قرن نوزده و بیست محو شد، و امروز هم همین مردمان عرب و تُرک در صدد سرکوب و خدشه دار کردن ناسیونالیسم ایرانی هستند.
مردمان تُرک آذری در این زمینه پیش تاز بوده و هستند. این مردم شیعهء قزلباش را جانشین هویّت و ناسیونالیسم ایرانی کردند و میکنند، این مردم از روز ورود خود به ایران، فقط مصرف کننده .... جامعهء ایران بوده و هستند، سرمایه های ملّی ایران را برباد داده اند و میدهند، دوران فئودالیته در ایران طولانی کردند، و باعث عقب ماندگی ایران بوده و هستند. شرایط وحشتناکی که در خارومیانه حاکم است عملکرد مردمان تُک تبار است.
7- هویّت و ناسیونالیسم یک ملّتی بنام ایرانیان، با گرد و خاک یک اسب سوار گمنام و بیسواد و با چند تیر تفنگ سر پُر در هوا رها کردن شکل نگرفته و نخواهد گرفت. همان بهتر که این نخبگان و نویسندگان چنین مقالاتی بیش از این با شرف و حرمت قلم بازی نکنند
8- اینکه شما تصویر یک اسب سوار بنام ستارخان عیار مسلک گمنام را در میان آرامگاه کوروش و فردوسی قرار داده اید بخوبی هویّت دو پهلو و مخرب شما را مشخص میکند، این عمل شما توهینی بزرگ به ایرانیان و به ناسیونالیسم و به هویّت ایرانی است. هویّت و ناسیونالیسم ایرانی احتیاجی به شما و به کاظم آذری سسی، محمد امینی ها و به طباطبایی ها، وبه مردم تُرک اذری نداشته و نخواهد داشت، همان بهتر که این مردم باد را از کله خالی کنند و از درشتگویی و سخن پراکنی و افسانه بافی دست بردارند و بجای آن تعقل و اندیشیدن و واقعیّت ها را جایگزین کنید.

این مردم خود خروارها هندوانه زیر بغل دارند، دیگر لازم به هندوانه شما و امثال شما نیست.