Skip to main content

به اقای ....Lachin

به اقای ....Lachin
ناصر کرمی

به اقای ....Lachin.....موضوعات تاریخی و شناخت افرادی مانند ستار (خان) از سوی ما و بطور خود من، از روی کینه و دشمنی و یا توهین و تحقیر کسی نیست، بلکه واقعیّتهایی است که حضوری و شخصأ در هر مکان و زمان، و در هر محفل علمی و کادر کارشناسی و در هر جمعی از مردمان تُرک تبار اگر خواهان حقیقت باشند، حتّی گسترده تر مطرح خواهم کرد.
امّا فرض را بر این میگذاریم که شما در جایگاه یک فرد کارشناس خاورمیانه، ایران شناس و کوروش و فرودوسی شناس، بر روی صحنه می روید حتّی در حضور جمعی حتّی غیرا ایرانی کوروش را همانطور که تعریف کرده اید: (فردی کور و نابینا که ایستاده در حال ادرار کردن) است به مردم تحویل دهید، فکر میکنید ارزیابی این شنودگان و جهان پیرامونی در مورد هویّت و کاراکتر و روانکاوی فردی و قومی شما چه خواهد بود ؟.


بی جهت نیست که مردمان تُرک تبار امثال شما و طبقهء شما در هیچ جامعه و جمعی جا و مکانی ندارید.
کوروش اگر ایستاده و نشسته ادرار کرده است، اول که به شما ربطی ندارد، دوّم اگر تندرست باشید و کور نباشید می بینید که فقط در همین نوروز گذشته ایرانیان با حضور خود در مکان آرامگاه همین کوروش کور و در حال ادرار، جه غوغایی بپا کردند و میکنند، آنچه در رسانه ها پخش شد، فقط بخش بسیار ناچیزی از جبههء عظیم ناسیونالیسم ایرانی و از بازماندگان کوروش هستند.
آنچه که برای من جالب بود، هم میهنان بختیاری و کُرد دست در دست هم در آنجا حضور داشتند، جوانان کهگیلویه و بویراحمد از استان همسایهء استان فارس با لباس جنگی و چریکی حضور داشتند.
کور به آن کسی نمی گویند که بینایی دو چشم خود را از دست داده است، بودند و هستند افرادی نا بینا امّا نابغه، کور به کسی میگویند، که در دل و سر و کله، در جهان بینی، در اندیشیدن، در آفرینش، در زیستن سودمند، در همزیستی جمعی، در آفرینش تمدن و فرهنگ، زبان و ادبیّات، در ساختن ساختارهای قانونمند، در یافتن و پذیرش حقیقت، در تربیّت و منش کور و نابینا ست، که شما و طبقه و قومی مانند شما وجود شان در بنیاد بر کوری بنا نهاده و شکل گرفته است. در فقر و کوری تاریخی تلاش بر آن دارید که خود را از این بحران استخوان سوز نجات دهید، ولی از هر طرف که روی بر گردانی سیلی خواهید خورد و کله تان به دیوار خورده و خواهد خورد. شما کور زاییدهء تاریخ هستید.
فردوسی در زمان فئودالیته زیسته و گیریم که در حماسه اش زن ستیز هم بوده است، به شما چه مربوط !!.
زن ستیز مدرن به کسی و به قومی میگویند، که بینادگذار حرمسراها و در واقع رواج فساد و فاحشه گری است شاهان صفوی و قاجار و عثمانیان بنیاد گذار این بنیاد فحشا گری و برده داری است، ریشه این بی ارزشی زن در اسلام و پیش تاز آن محمد ابن عبدالله است که بیش از 70 زن داشت و تازه با بچه های و با کودکان هم خوابی داشته است.
همسر اردوغان رئیس جمهورتان چندی پیش از حرمسرا های تُرک تباران های دفاع کرد و آنرا آموزش برای زنان خواند. آنچه مسلم است فردوسی ضد اسلام بود و این اسلام ضد زن بوده و هست. کسی ضد اسلام بوده و هست ضد زن نخواهد بود.
چند بار برای من نوشته اید که من در کشور آلمان زندگی میکنم که وجود و استقلال آن مدیون تُرک تباران است.
شما اینقدر بی اطلاع هستید که نمیدانید با شکست نازیسیم کشور ایران ما هم دچار بحران شد، و انگلیس و ارتش سرخ با همکاری شما تُرک تباران کشور ما را اشغال کردند و رضا شاه را به افریقای جنوبی تبعید کردند.
از دیدگاه تاریخی ما، تنها عمل نازیسیم یعنی کشتار و نسل کشی یهودیان محکوم بوده و هست، و اشتباه بزرگ نازیسیم هم همین بوده که بجای استفاده و بکار گیری یهودیان این مردمان با هوش و خلاق را پاک سازی کرد. شکست نازیسیم اگر مایه افتخار شماست، برای ما ارمغانی نبوده و نیست. از این اینها گذشته از هم تباران تُرک خود بپرسید که جایگاه و موقعیّت اقلیّت تُرک در کجای جامعهء آلمان قرار دارد،
همین دیشب نتیجهء یک همه پرسی از جامعهء آلمانی در مورد کشور و حکومت ترکیه، در کانال یک تلویزیون رسمی آلمان چنین بود: 83% جامعهء آلمانی از کشور و حکومت ترکیه بی اعتماد است، تنها 17% بر این عقیده بودند که ترکیه زمانی میواند عضوی از اتحادیهء اروپا و از جمله آلمان باشد. حال شما در خواب و خیال پرت و پلا بگویید.
در ضمن جنبش ناحیّهء آذربایجان در زمان مشروطیّت حرکتی تجزیه طلبانه بوده که احمد کسروی به آن اشاره کرده است، صفحاتی را که از کتاب تاریح کسروی آدرس داده اید در این کتاب نیست، حتمأ تاریخ کسروی را هم دستمالی و واژگونه نگاری کرده اید. از ناحیّهء آذربایجان جز تجزیه طلبی و قومگرایی و فئودالیته انتظاری نبوده و نیست.