Skip to main content

آقای بهمن عزیز! شما در مسائل

آقای بهمن عزیز! شما در مسائل
Anonymous

آقای بهمن عزیز! شما در مسائل ادبی نیز نخود هر آش شده ای. تا زمانیکه خودت را، مثل نویسندگان ایرانگلوبال بدون شیله پیله و بدون ترس و مهابا، به خوانندگان معرفی نکنی، و مثل محجبه های رژیم اسلامی، سرت را در چاه ظلمت فرو کرده، در پشت پرده ابهام سنگر گرفته بطرف کامنت نویسان شلیک کنی، حرفهایت برای من خواننده شک بر انگیز و سئوال آمیزاست. شما .... مگر چه ریگی در کفش داری در قلب اروپا خود را مثل امداد های غیبی، از چشم خوانندگان پنهان میکنی؟ شاید فکر میکنی با این جیمز باند بازی ها آدم مهمی بحساب می آئی. شاید فکر میکنی از کسانیکه در ایران گلوبال مطلب مینویسند، و بالای مطلبشان عکس خود را درج نموده اند، سوادت بیشتر است؟ و یا میخواهی با این جمیز باند بازیها خودت را فرد مهم جلوه دهی؟ خواننده چطور باید به

حرفهایت اطمینان کند، وقتی سر خود را در سیاه چال ظلمت فرو کرده ازکمینگاه ظلمت بطرف دیگران پرخاش میکنی؟ شما فردا در ایران کاره ای شوی، باز میخواهی خود را در صندوق پنهان کنی؟ برادر عزیز! رفیق شفیق! اگر جرات شنیدن حرفهای تنقید نداری، اگر جرات نداری رک و راست باشی، اگر جرات نداری خود را مثل آقای توکلی، آقای اقبابال، آقای ائلیار، آقای باریش، آقای کرمی، آقای دکتر یحیائی، آقای جداری، خانم هدایتی، آقای لوائی، آقای روحانی، آقای دنیز ....و امثالهم به جامعه معرفی کنی شما به چه درد سیاست میخوری؟ اولین قدم یک فرد سیاسی جرات اوست. وقتی جرات نداری خود را به خواننده معرفی کنی و مثل مدل امام زمان غایب میشوی، چرا کار سیاست میکنی؟ کسی که جرات ندارد در ملا عام حرفش را بگوید، به چه درد میخورد؟ ....