Skip to main content

طبق نظرمورخ و خاور شناس و

طبق نظرمورخ و خاور شناس و
ناصر کرمی

طبق نظرمورخ و خاور شناس و پژوهشگر روسیه" ای.پ. پتروشفسکی، بابک خرمدین ایرانی بوده. این استاد دانشگاه لنینگراد خرمدینان را پیرو مزدکیان (نو مزدکیان) و مانویان میداند. "بابک" یک واژه ایرانی و "خرّم " هم یک واژه ایرانی و پهلوی (فهلوی)است. واژهء خرّم نام خانوادگی بابک نبوده بلکه پیوستگی او به جنبش و گروهی بنام خرمدینان ایرانی است.
جنبش دهقانی خرمدینان فراگیر جغرافیای ایران، در کوهای تالش در آذرابادیگان آغاز گردید و بعد از شکست به جغرافیای خراسان، طبرستان، بلخ، ارمنستان، آذرآبادگان، همدان، کرج، لرستان، کرمان، اصفهان، کاشان، قم، قزوین، خوزستان و سایر جغرافیای ایران پراکنده شدند. گرچه بارها ارتش بزرگ خلیفه را در هم شکستند.

دلایل شکست خرمدینان این بود که بابک رهبر خرمدینان با فئودالهای ارمنی، آلبانی و با افشین فئودال آسیای میانه، پیمان اتحاد بست، از سویی خلیفه ارتش خود را باز سازی کرد، و افشین فئودال آسیای میانه را به فرماندهی آن گماشت. فئودالهای نامبرده با دریافت زمینهای تازه و امتیازات دیگر با خلیفه از درآشتی در آمدند.
در سال 837 میلادی دژ خرمدینان(دژ بذ در کوهای تالش پس از یک سال محاصره سقوط کرد، و بابک نزد یک پادشاه "آلبانی" گریخت و پناه بُرد. بدستور همین شاهزادهء آلبانی بابک را دستگیر کردند، و به خلیفه تحویل دادند، و او را به قتل رساندند.
در سال 839 میلادی شورش و جنبش "مازیار" در طبرستان که زمینهای مالکان عرب را تصر ف کرده بود هم سرکوب گردید. اینکه گویند بابک خرمدین ایرانی تبار بدست ایرانیان کشته شده است، بی اساس است. این همان داستانی است که برای اسب سوار ستارخان می بافند.
اگر از زوایای دیگر هم به موضوع بابک نگاه کنیم، او هرگز تُرک نبوده و نیست. تُرک تباران در قرن هشتم میلادی هنوز به آذرآبادگان مهاجرت نکرده بودند، تازه غزنویان هم در بخش شرقی ایران حضور نداشتند. اوّلین خانواده های تُرک تبار بطور پراکنده از سال 1071 میلادی در ناحیّه قفقاز پیدا شدند.

از همهء اینها گذشته، تُرک تباران هیچگاه، مزدکی و یا مانوی و پیرو خرمدینان نبودند، اوّلین دین و مسلکی که تُرک تباران بعد از مهاجرت خود به غرب برگزیدند، دین اسلام بود. دین اسلام مدیون غلامان و بردگان تُرک تباری بوده است که حاکمان عرب آنها را از برده داران خریداری و برای گسترش دین اسلام بکار میگرفتند، مانند بکار گیری افغانی ها از سوی نظام جمهوری اسلامی و یا بکار گیری غلامان امروزی از مردمان دیگر بوسیلهء عربستان سعودی.

از زمانیکه تُرک تباران صفوی و عثمانی خود حکومتها را بدست گرفتند، خود را جانشین امامان و حتّی جانشین محمد ابن عبدالله میدانستند و به ترویخ اسلام سنتی پرداختند. در هیچ تاریخی پیدا نمیشود که زمانی تُرک تباران بطور جدی بر علیه اسلام و حاکمیّت اعراب بپا خواسته باشند، امروز هم تُرک تباران و حکومت عثمانی ترکیه مانند گذشته غلامان دین اسلام میباشند.