در دوران آنتیک قبل از میلاد،
ناصر کرمی
در دوران آنتیک قبل از میلاد، در هنگام لشکر کشی اسکندر مقدونی به ایران از خوزستان عبور کرده و در یادداشتهای تاریخی آنها نامی از نژاد عرب در خوزستان نیست.
سیصد سال بعدا استرابون جغرافیادان یونانی از خوزستان و مردم آنجا چه در جلگه ها و چه در کوهستانها سخن رانده و آنان را طایفه به طایفه نام برده است و از مردم عرب نامی نیست.
سرزمین خوزستان در ادوار مختلف نامهای گوناگون داشته که هیچکدام از آنها عربی نبوده و نیست. در روزگار پیشین، خوزستان جزئی از سرزمین ایلام بوده است. تا قرن 13 قبل از کیلاد نام ایلام برا این جغرافیا ماند، و از آن تاریخ به بعد در کتبه های ایلام و بومی نام "انشان سونسکا" یعنی مملکت انشان و شوش نامیده میشده است.
هخامشیان ایلام را " اوژ" می خواندند و در متن ای پارسی و کتیبه ها آنرا بکار برده اند. در زبان پهلوی کلمهء "اوژ" پارسی بصورت "هووج" تلفظ شده. راولینسون بر این باور هست که کلمهء "هبوجستان" و اجاز مندرج در کتاب مجمل التواریخ، مءخوذ از کلمهء "هووج" پهلوی است، و این اسم در فارسی "اهواز" شده است.
هرودوت و گزنوفون مورخین یونانی زمان هخامنشیان و سلوکیان، نام سرزمین خوزستان را در کتابهای خود مأخوذ از اسم ایالت و شهر شوش، "سوزیانا" ضبط کرده اند
نویسندگان رومی و یونانی زمان اشکانیان و ساسانیان مانند" موسی خورنس" و استرابون آنرا به گونه های مختلف" سوزیس، الیماییس" نوشته اند. ولی بعضی از نویسندگان همین دوره از جمله "آمین مارسلن" یونانی که آثارش به زبان رومی است باز" سوریانا" ذکر کرده اند.
تنها با این مقدمه خواستم، بار دیگر آقای یوسف عزیزی بنی طرف را از خواب و خیالهای دوران کودکانه بیدار کنم . تاریخ شناسی و باستان شناسی بازتاب داستانهای مادر و پدر بزرگ ها و آرزوها و خیالات کودکانه نیست. خوزستان و شهر های آن هیچگاه عربی نبوده و نیست، عربستان پیوسته نام جغرافیای شبه جزیرهء عربستان سعودی امروزی بوده و هست، و فکر کنم پیدا کردن عربستان( جایی که اعراب زندگی میکنند) سعودی برای آقای یوسف عزیزی بنی طرف بر روی نقشه و در واقعیّت چندان سخت نباشد.
ایران ( یعنی سرزمینی که آریایی در آن زندگی میکنند، خانه و کاشانهء آریایی ها، ایرانیان) همانطور که عربستان مکان زیستی و هویّتی عرب تباران است.
پاسخ آقای یوسف عزیزی بنی طرف را سالهای 2004 میلادی در سایت اتحاد جمهوری خواهان دادم. از آن به بعد نوشته ها و سخن پراکنی های ایشان اینقدر سطحی و بی پشتوانه است که ارزش وقت تلف کردن را ندارند، این کامنت هم اجباری و هشداری است، که زیر هر وجب از خاک خوزستان برکه ای از خون ایرانیان هست. زخم ها را تازه کردن کار درستی نیست، همزیستی مسالمت آمیز را خدشه دار میکند، و موقعیّت شهروندان عرب تبار را به خطر جدی خواهند انداخت.
هرودوت و گزنوفون مورخین یونانی زمان هخامنشیان و سلوکیان، نام سرزمین خوزستان را در کتابهای خود مأخوذ از اسم ایالت و شهر شوش، "سوزیانا" ضبط کرده اند
نویسندگان رومی و یونانی زمان اشکانیان و ساسانیان مانند" موسی خورنس" و استرابون آنرا به گونه های مختلف" سوزیس، الیماییس" نوشته اند. ولی بعضی از نویسندگان همین دوره از جمله "آمین مارسلن" یونانی که آثارش به زبان رومی است باز" سوریانا" ذکر کرده اند.
تنها با این مقدمه خواستم، بار دیگر آقای یوسف عزیزی بنی طرف را از خواب و خیالهای دوران کودکانه بیدار کنم . تاریخ شناسی و باستان شناسی بازتاب داستانهای مادر و پدر بزرگ ها و آرزوها و خیالات کودکانه نیست. خوزستان و شهر های آن هیچگاه عربی نبوده و نیست، عربستان پیوسته نام جغرافیای شبه جزیرهء عربستان سعودی امروزی بوده و هست، و فکر کنم پیدا کردن عربستان( جایی که اعراب زندگی میکنند) سعودی برای آقای یوسف عزیزی بنی طرف بر روی نقشه و در واقعیّت چندان سخت نباشد.
ایران ( یعنی سرزمینی که آریایی در آن زندگی میکنند، خانه و کاشانهء آریایی ها، ایرانیان) همانطور که عربستان مکان زیستی و هویّتی عرب تباران است.
پاسخ آقای یوسف عزیزی بنی طرف را سالهای 2004 میلادی در سایت اتحاد جمهوری خواهان دادم. از آن به بعد نوشته ها و سخن پراکنی های ایشان اینقدر سطحی و بی پشتوانه است که ارزش وقت تلف کردن را ندارند، این کامنت هم اجباری و هشداری است، که زیر هر وجب از خاک خوزستان برکه ای از خون ایرانیان هست. زخم ها را تازه کردن کار درستی نیست، همزیستی مسالمت آمیز را خدشه دار میکند، و موقعیّت شهروندان عرب تبار را به خطر جدی خواهند انداخت.