Skip to main content

در ایران یک خلق ویا یک ملت به

در ایران یک خلق ویا یک ملت به
Anonymous

در ایران یک خلق ویا یک ملت به نام خلق ایران و یا ملت ایران زندگی می کند، که تشکیل شده از فارس وترک آذری وکرد وبلوچ وعرب خوزستانی ولر وترکمن وگیلک ومازندرانی و.. است. ما در ایران عنوان جعلی ودروغین ملیتهای ایران
ویا خلق های ایران را نداریم.
در دنیای جدید، مفهوم وتعریفی که در سابق از ملت می شد تغییر پیدا کرده است وبا مفهوم سنتی آن که از دیدگاه منسوخ شده ناسیونالیستی است بیگانه است. دیگر عناصری چون نژاد وقومیت وزبان وتاریخ ودین وفرهنگ مشترک تعریف ملت محسوب
نمی شود. تعریف مدرن ملت عبارت است از منافع مشترک اقتصادی وسیاسی ساکنین یک جغرافیای سیاسی با هر نژاد وزبان وفرهنگ وهمچنین همبستگی واتحاد وهم فکری ساکنین این سرزمین برای پیشرفت ودفاع ازملت وکشور.
مباحث مساله ملی وستم ملی وحق تعیین سرنوشت ملل هم که در مارکسیسم آمده است به هیچ شکلی از اشکال شامل کشور ایران وخلق ایران نمی شود.

مارکس وانگلس ولنین حق تعیین سرنوشت ملل وهمچنین مباحثی همچون مساله ملی وستم ملی را مربوط به کشورها وملل تحت اشغال والحاق شده توسط قدرتهای اشغالگر وامپریالیستی واستعمارگر می دانستند(درباب حق تعیین سرنوشت ملل ومساله ملی وستم ملی در مارکسیسم درذیل مقاله ای از جناب ائلیار به نام سیاست ما ومسائل خانه همسایه در سه کامنت توضیحات جامع ومفصلی داده ام) به طور نمونه می توان به مبارزات مردم صحرا که تحت اشغال مراکش است اشاره کرد ویا ایرلند شمالی ویا مبارزات خلق فلسطین برای رهایی از اشغالگری رژیم آپارتاید اسرائیل. مساله ملی وستم ملی وحق تعیین سرنوشت ملل که در مارکسیسم آمده است مربوط به این مللی است که اشاره کرده ام ومللهای بسیار دیگری که البته به استقلال رسیده اند.آیا می شود تصور کرد دولت امپریالیست واشغالگر واستعمارگر فارس ملتی را به زور اشغال کرده وآذربایجان وکردستان وبلوچستان وخوزستان را به خود الحاق کرده است!!!؟ ایجاست که دروغهای تجزیه طلبان مشخص می شود این مناطقی که نام بردم جزئی تاریخی از ایران هستند وساکنین این مناطق در ایرانی بودن خود هیچ شکی ندارند.
اما در مورد آقای حسن جداری، ایشان یک چپ نما ویک نژاد گرای ترک به معنای واقعی کلمه است وجالب اینجاست که به همه شوونیست می گوید، یک فرد چپ از مانور زیاد بر روی مسائل قومیتی به دور است وقومیتگرایی ونژاد گرایی را زشت وارتجاعی می داند، یک فرد چپ به حق تعیین سرنوشت ملل مظلوم ودر بندی می اندیشد وحساس است که تحت سلطه واشغال امپریالیستها باشند، آیا مردم غیر فارس ایران تحت سلطه هستند واشغال شده اند!!! البته باید بگویم که تمام مردمان ایران تحت سلطه واشغال رژیم ضد بشری جمهوری اسلامی هستند. بگذریم، آقای جداری ناله می کند که چرا اسم فلان خیابان در تبریز به نام شاعر بزرگ ومحبوب ایران فردوسی است، این فرد به چه علت با فردوسی دشمن است؟ جواب ساده است چون ایشان یک پان ترک است که متاسفانه ادعای چپ گرایی می کند واسم مبارزین چپ را خراب می کند، فردوسی را باید در آن دوره تاریخی که می زیست مورد ارزیابی وقضاوت قرار داد نه با معیارهای فکری امروز، شاهنامه واکنش طبیعی فردوسی به اشغالگری وتحقیر ایرانیان توسط حکام عرب وترک بود، کسانی که فردوسی را دوست دارند ضد عرب وضد ترک نیستند، در زندان زمان شاه بودند مبارزین کمونیستی که شاهنامه فردوسی را هم می خواندند ولذت می بردند ، من به عنوان کسی که به سوسیالیسم باورمند هستم هم عاشق فردوسی هستم وهم عاشق احمد شاملو، این حرف که چپها از فردوسی بدشان می آید حرف مفتی است.
زمانی که رژیم پلید جمهوری اسلامی سرنگون شود تمام حقوق زبانی ساکنین غیرفارس ایران رعایت خواهد شد ورسمیت پیدا میکند وحق تحصیل به زبان مادری وچاپ کتاب به زبان مادری آزاد خواهد بود وزبان فارسی زبان مشترک وپیوند دهنده ملت بزرگ ایران باقی خواهد ماند.
زمانی که رژیم جنایتکار وچپاولگر جمهوری اسلامی سرنگون شود به کوچکترین شیطنت تجزیه طلبان پاسخ کوبنده ای داده خواهد شد، مردم در آن مقطع دیگر تحمل مصیب جدید وفتنه قومی را ندارند واجازه یوگسلاویزه شدن ایران را نمی دهند، خلق ایران وتمامی مبارزین از ملی گرا و مجاهد وکمونیست بعد از سرنگونی رژیم پلید اسلامی دست در دست یکدیگر جلوی نقشه های شوم تجزیه طلبان را خواهند گرفت.
تجزیه طلبان پان ترک وپان کرد وپان عرب بدانند اگر بخواهند نقشه شوم یوگسلاویزه کردن ایران را اجراء کنند با آنان برخوردی از نوع برخورد صدام حسینی خواهد شد، شک نکنید.