Skip to main content

تا مساله ستم ملی و حق تعیین

تا مساله ستم ملی و حق تعیین
Anonymous

تا مساله ستم ملی و حق تعیین سرنوشت و این قبیل مقوله ها در سایت ها و پالتاک و دیگر رسانه ها مطرح میشود ، قلم چرکین شوونیست ها به کار می افتد تا هرصدائی که در افشای شوونیسم و در دفاع از حقوق پایمال شده ملتهای تحت ستم بلند میشود، آنا خفه شود . یکی از حربه های شوونیست های ضد دموکرات توسل به فحاشی و حمله و هتاکی و ترور شخصیت و داد و بیداد راه انداختن است و یکی دیگر، وارونه نشان دادن تاریخ، مشتی دروغ به جای تاریخ گذشته انسانها تحویل خواننده دادن و سکوت در مورد برخی اتفاقات تاریخی " نا مطلوب" می باشد. تاریخ نویسان شوونیست در عین حال که از کورش، شخصیتی رئوف و مهربان و مدافع حقوق بشر میسازند، و رضا شاه، دیکتاتور آزادیکش را بانی ایران نوین قلمداد میکنند، بر دهان کسانی میکوبند که حرفی از شخصیت های برجسته تاریخ معاصر

نظیر پیشه وری به میان می آورند. شوونیست ها درهمان زمان که تاریخ گذشته را وارونه نشان می دهند، در زمینه تاریخ معاصر نیز کاری جز زیبا نشان دادن چهره زشت ومخوف شاهان و حاکمان آزادیکش و محکوم ساختن مبارزات حق طلبانه توده های محرو م و ستمدیده انجام نمی دهند . در اغلب اطاق های پالتاک بحث در باره مساله ملی و ستم ملی و حکومت فرقه دموکرات آذربایجان تابو شناخته میشود. مبارزه علیه آنهائی که به منظور پیشبرد مقاصد سودجویانه و شوونیستی از روشن شدن حقایق تاریخی گذشته و معاصر جلوگیری می کنند، البته کار آسانی نیست اما این مبارزه با تمام سختی هایش باید پیش برده شود . تاکی در ایران، زبان ملتی بر زبانهای دیگری مزیت و برتری داشته باشد؟ تاکی تاریخ گذشته و معاصر ایران بصورت وارونه و مسخ شده، ترسیم گردد؟ تاکی باید به دروغ ، کورش ها و داریوش ها که استثمارگران زمان خود بودند و کاری جز اسیر و برده ساختن اقوام مختلف انجام نمیدادند، به مثابه بنا گزاران حقوق بشر ارزیابی شوند؟ تاریخ گذشته، تاریخ شاهان و حاکمان زور گوی استثمارگر نیست. تاریخ گذشته و امروز تاریخ تلاش ها و مبارزات توده های ملیونی زحمتکش است . تاریخ گذشته، تاریخ اسپارتاکوس ها بابک ها مزدک ها نسیمی ها، ستارخانها پیشه وری ها و صمد بهرنگی هاست . مهم نیست هروقت در هر محفل و انجمنی اسمی از پیشه وری و فرقه دموکرات آذربایجان به میان می آید شوونیست های نابکار به وحشت افتاده در صدد خفه ساختن هر صدائی بشند. تاریخ معاصر ایران شاهد این واقعیت است که تنها در زمان حکومت یک ساله فرقه دموکرات آذربایجان به سرکردگی پیشه وری بود که اصلاخات اساسی در تمام زمینه های سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی درآدربایجان انجام پذیرفت . در زمان پیشه وری بود که زنان برای نخستین بار حق رای به دست آوردند. در دوران حکومت فرقه دموکرات بود که خلق آذربایجان برای نخستین بار توانستند به زبان مادری خود تحصیل کنند و زبان ترکی در ادارات جای زبان تحمیلی فارسی را بگیرد. در زمان حکومت فرقه بود که دهات بلا عوض بین دهقانان تقسیم شد.حرف در این باره به درازا میکشد . منظورم این است که باید تاریخ واقعی گذشته و فداکاریهای حیدر عمو اوغلو ها ، ستارخانها، باقرخانها، پیشه وری ها و امثال آنها همه جا مورد بررسی قرار گیرد و نه تاریخ شاهان استبدادی آزادیکش. بحث در این موارد بدون واهمه از تشبثات ارتجاعی شوونیست ها باید جای بحث بر سر " افتخارات" کورش ها و شاپور ذوالاکتاف ها را بگیرد. همانطور که تاریخ معاصر یاد آور جنایات بیشمار رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و از آنجمله کشتار 12 هزار زندانی مقاوم سیاسی در سال 67 می باشد ، همین تاریخ شاهد و ناظر کشتار سی هزار فدائی و مبارز آذربایجانی در سال 1325 توسط رژیم مهاجم شاه است.