قابل توجه دوست !!!

Dostların diqqetine - قابل توجه دوست !!!

"Bulanmsa Duralmaz!!" Ne vaxtacan "Temkinli" olmaq gerek?! 100 il bes deyil mi? Bes deyilse, o zaman başımıza ne gelirse heqqimizdir. Çünkü yırtıcı heyasız faşist heyvanların cevabı, onlardan 1000 qat beter olmaqdadır. "Yahatma!!Gandi Heroini!!" cevab verseydi, onda tarixde "Hitlerler" yaşanmazdı!!

ما ترک ها در طول تاریخ به آزادگی و مردانگی و عدالت خواهی شهره عالم بوده و هنوز هم هستیم و اهل توهین و دروغ بافی نیستیم. ولی من شخصاً معتقدم گاندی نمیتواند از عهده هیتلر برآید. اگر هرویین «یاهاتما!! گاندی» می توا نست ازعهده هتلر بر آید ،آنوقت تاریخ هیتلرها را شاهد نمی شد. جواب هیتلر فقط وفقط هزاران بار بدتر از هیتلر بودن است چرا که این امر را قانون تنازع بقا ایجاب می کند و بس. بنابر این جواب توهین هم باید هزاران بار بدتر باشد تا هیتلر سر جای خود بتمرگد!!!!!!
با اوتوپی گرایی فقط فوقش مثل گوش دادن به یک موسیقی دلنشین میتوانیم لحظاتی برای خود خوش باشیم و به هیچ حقمان نمیرسیم. ولی رآلیته تلخ همین هست ک جریان دارد آنهم از ازل تا ابد. نفرت و عشق بدون هم وجود ندارد و قابل درک هم نیست. بدون دل پر از کین و نفرت به دشمن نمیتوان خودی را جداً دوست داشت...
باید یک واقعیت را پذیرفت به رغم آنکه این شعار «مرگ بر فارس» افراطی و غیرِ دموکراتیک دیده می‌شود اما به اندازه‌ی 10 سال سر داده شدنِ شعارهای ملی جامعه‌ی نژادپرست فارس را تکان داده است. پس از صد سال پیاده شدن شدیدترین نوع ژنوساید (نسل‌کشی) زبانی، هویتی و فرهنگی بر روی ملت تورک آزربایجان جنوبی و تحقیر و تحمیق بیرحمانه‌ی این ملت، سر داده شدن شعار «مرگ بر فارس» طبیعی‌ترین پاسخِ ممکن می‌باشد. تا زمانی که 'گسستِ هویتی' بین «ملت تورک» و «ملت فارس» بطور کامل انجام نگیرد امکان قورتولوش (رهایی ملی) وجود نخواهد داشت این شعار «مرگ بر فارس» هم یکی از مظاهر بارز این «گسست هویتی» می‌باشد که نمایانگر تکمیل فرایندِ این «گسست هویتی» می‌باشد. باید در نظر بگیریم ملت ما در حال مقاومت و مبارزه‌ است و مشکل اصلی آن هم از «فاشیسمِ فارس» که ریشه در «فرهنگ فارس» دارد نشأت می‌گیرد و در وضعیت کنونی نباید «روشنفکری را با مبارزه‌ی سیاسی درهم آمیزیم». به رغم آنکه حل اختلافات از طریق دموکراتیک مناسبترین شیوه می‌باشد اما جغرافیای موسوم به ایران جایی نیست که در آن از طریق دموکراتیک بتوان به حقی رسید و در شرایطی که هنوز چه رژیم اشغالگر فارس و چه اپوزیسیون سرتاپا راسیستِ آن از به رسمیت شناختن نام «تورک» نیز طفره رفته و بهترین راه مقابله با هویت‌طلبی تورک را «سرکوب» تشخیص می‌دهند باید از ابزارهایی که امکان تأثیرگذاری روی طرف مقابل داشته باشد بهره برد. نباید فراموش نمود «مبارزه‌ی منفی» هم یکی از شیوه‌های مبارزه می‌باشد و در این ایران همانگونه که در صد سال اخیر اثبات شده است با روش‌های «اتوکشیده» و «تیتیش‌مامانی» نمی‌توان به جایی رسید. اگر آهسته برویم و آهسته بیاییم تا گربه شاخمان نزند به حقی دست نخواهیم یافت. راسیسم کت و کول و بسیار قطور فارسی جان‌سخت‌تر از آنست که به طریق کاملاً مسالمت‌آمیز حقی به ملت تورک آزربایجان جنوبی بدهد چون می‌داند مشکل «حکومت» است و کوچکترین گشایش دموکراتیک سبب فروپاشی رژیم فارسی خواهد شد. بیزیم سورونوموز ایران‌دا بودور کی «بولانماسا دورولمایاجاق» و گره‌ک «مرگ بر فارس» کیمین شوعارلارین حرکتین اوزونون قارالاماسیندان قورخوموز اولماسین."