Skip to main content

آقای " تبریزی"، گرچه در هر

آقای " تبریزی"، گرچه در هر
Anonymous

آقای " تبریزی"، گرچه در هر نوشته و کامنتی از سوسیالیسم و انترناسیونالیسم صحبت به میان می آوری و مارکسیست های انقلابی را که با نظرات انحرافی و غیر مارکسیستی شما مخالفند، ناسیونالیست قلمداد می کنید، اما در موضع گیری های نادرست ، غلط انداز و شوونیستی شما در زمینه مساله ملی و وجود ستم ملی در ایران، نشانه ای از سوسیالیسم و مارکسیسم و عدالت خواهی و ستم ستیزی وجود ندارد . وقتی شما در کامنت هایتان و جود ستم ملی را در ایران رد کرده و آنرا کشک مینامید، اپورتونیسم آشکار خود را در زمینه مساله ملی در یک کشور چند ملیی به منصه ظهور میرسانید. شما حتما بااسم روزا لوگزامبورگ کمونیست برجسته لهستانی آشنا هستید . تردید نداشته باشید که انترناسیونالیست تر و سوسیالیست تر از این زن انقلابی نیستید . روزا با نظرت لنین در زمینه حق تعیین سرنوشت ملل

مخالف بود و از بند 9 برنامه مصوبه درکنکره دوم حزب سوسیال دموکرات روس( 1903) که بر حق تعیین سرنوشت ملل مهر تایید مینهاد، به شدت انتقاد میکرد. لنین در جزوه ای در رابطه با حق تعیین سرنوشت ملل، به طور مستدل نظرات نادرست روزا را در مخالفت با این بند برنامه حزب سوسیال دموکرات روس، رد کرده و غیر سوسیالیستی و غیر علمی بودن نظرات وی را نشان داد.. لنین با دفاع قاطع از حق تعیین سرنوشت ملل، به روزا ایراد گرفت که از ترس بورژوازی ملت در بند لهستان، به دفاع از بورژوازی ستمگر ملت غالب در روسیه بر خاسته است. اینک انتقاد لنین از نکته نطرات نادرست روزا در زمینه مساله ملی و حق تعیین سرنوشت ملل در روسیه تزاری . "روزا لوگزامبورگ که به مبارزه با ناسیونالیسم در لهستان سرگرم شده، ناسیونالیسم ولگا روسها را فراموش میکند. حال آنکه این ناسیونالیسم در حال حاضر از همه موحش تر است و همانا این ناسیونالیسم کمتر جنبه بورژوازی و بیشتر جنبه فئودالی دارد و مانع عمده در راه دموکراسی و مبارزه پرولتاریاست." آقای " تبریزی" شوونیست ، این است نطر لنین در باره ناسیونالیسم بورژوازی غالب در روسیه تزاری و شما " مارکسیست دو آتشه ایرانی، در رد وجود ستم ملی در ایران، فرصت طلبانه می گوئید رژیم جمهوری اسلامی ناسیونالیست نیست! آقای " تبریزی" خود را در پشت شعار سوسیالیسم و انترناسیونالیسم پنهان نکنید . لطف کرده به این سوآل های من در زمینه مساله ستم ملی در ایرا ن پاسخ صریح بدهید . آیا ایران یک کشور چند ملیتی است یانه ؟ به عبارت دیگر، در ایران ملت های مختلف زندگی میکنند یا اینکه همه ساکنین ایران ، یک ملت بوده وملت ایران نامیده میشوند ؟ شما می گوئید وجود ستم ملی در ایران کشک است . اگر واقعا هم ستم ملی در ایران کشک است یعنی وجود ندارد، چرا 90 سال تمام است دو رژیم سرکوبگر سلطنتی و اسلامی عامدا زبان فارسی را بر ملت های غیر فارس ایران، تحمیل کرده اند؟ چرا باید نوباوگان در مدارس در کردستان و آذربایجان و ... به زبان فارسی که زبانی بیگانه برایشان می باشد، تحصیل کنند ؟ و چرا هر کودکی که به این ستم آشکار زبانی اعتراض میکند، سخت تنبیه میشود؟ آیا این خود به معنای وجود ستم ملی در ایران نیست؟ اگر در ایران ستم ملی وجود ندارد، چرا طبق اقرار خود مقامات رژِیم، ابعاد بیسوادی عمومی در سرزمین های غیر فارس نشین، به مراتب بیشتر از بخش های فارس نشین است؟ اگر در ایران ستم ملی در حق ملت های غیر فارس اعمال نمیشود، چرا دامنه فقر و فلاکت و بی خانمانی در بخش های غیر فارس نشین اینهمه وسیع تر است. چرا دکتر و متخصص و کارخانه و ... در بلوچستان و کردستان در مقایسه با بخش های فارس نشین کشور این همه کم است؟ راستی اگر علت این تفاوتهای فاحش، ستم ملی نیست، پس چیست؟ امید که به این سوآل های مشخص،جواب مشخص بدهید.