Skip to main content

دوستان گرامی، ناسیونالیست های

دوستان گرامی، ناسیونالیست های
تبریزی

دوستان گرامی، ناسیونالیست های ایرانی از ناسیونالیست های آریاپرست و پانفارس گرفته تا پان ترک ها و پیروان پان های رنگارنگ دیگر در زمان کنونی انگل سیاسی هستند! این چنین که تاریخ به فراوانی نشان داده است هنگامی که مردم یک سرزمین می خواهند خود را از فرمانروائی ستمگران برهانند کسانی پیدا می شوند که نه تنها مردم ستمدیده را یاری نمی کنند بلکه در راه نابودی ستمگران سنگ اندازی نیز می کنند و چنین کسانی انگل سیاسی نام دارند! برای نمونه هنگام انقلاب مشروطیت، ستارخان و یاران او در تبریز از یک سو با نیروهای محمدعلی شاه قاجار می جنگیدند و از سوی دیگر با کسانی که تبریزی بودند و می گفتند: (مشروطه خلاف شرع دین مبین اسلام است) می جنگیدند! نمونه ها برای انگل های سیاسی در درازنای تاریخ فراوانند اما هم اکنون و در زمان کنونی کسانی که در راه نابودی رژیم آخوندی سنگ اندازی می کنند ناسیونالیست ها .....

..... هستند! از روز نخست که رژیم آخوندی با فرهنگ و روش های زمان برده داری و شترچرانی از سرزمینی به نام ایران دوزخی بی همتا در جهان ساخت پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی در راه نابودی این رژیم دوزخی کارشکنی کرده اند و هنوز که هنوز است کسانی که در راه نابودی رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه سنگ اندازی می کنند ناسیونالیست ها هستند و نامی که چنین کسانی در فرهنگ سیاسی دارند انگل سیاسی است! گروهی از ناسیونالیست ها جوانان کم سن و سال و ساده دلی هستند که باید آنها را آگاه کرد اما برخی دیگر فسیل هائی هستند که سخن گفتن با آنها سودی ندارد و سخن گفتن با کسانی که در سده بیست و یکم بزرگترین آرزویشان دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان است بیهوده است! سخن گفتن با کسانی که با پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی مغزشان در شش هزار سال پیش و در زمان برده داری که زمان پیدایش ناسیونالیسم است یخ زده است بیهوده است! (نرود میخ آهنین در سنگ!) سخن گفتن با فسیل های میلیاردرزاده وابسته به سرمایه داری و بورژوازی که می گویند بیش از سی سال، چهل سال، پنجاه سال و ..... در اروپا و آمریکا مانده اند و خوراکشان خاویار و فیله ماهی و بوقلمون سرخ کرده است بیهوده است! چنین کسانی در گفته ها و نوشته هایشان از ددمنشی های بی مانند رژیم آخوندی یاد نمی کنند! ناسیونالیست های پان آریا از فارس هائی که در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم آخوندی هزاران تن از آنها پس از شکنجه های فراوان کشته شده اند یاد نمی کنند و پان ترک ها مانند گرامافونی که سوزنش گیر کرده باشد می گویند زبان، زبان، زبان، زبان، زبان، زبان، زبان، زبان ..... و پس از گفتن سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته و تکراری و خسته کننده درباره زبان مادری و زبان پدری و زبان عمه ای و زبان خاله ای و پرت و پلاهای دیگری از این دست به یاد نمی آورند کسانی که در آذربایجان خون مردم گرسنه را به شیشه کشیده اند کوچکترین پیوندی با قوم منحوس فارس نداشته و همگی از ترک نژادان و ترک تباران و ترک زبانان هستند! پس با این روال چگونه مردم ستمدیده ایران می توانند برای ستاندن دادشان و هنگام پیکار برای حق به چنین کسانی امیدوار باشند؟ و در کجای جهان و کجای تاریخ یک ناسیونالیست برای حق پیکار کرده است؟ تنها کاری که ناسیونالیست ها در همه جهان و همه تاریخ انجام داده اند پایمال کردن حق بوده است نه پیکار برای حق! آیا ناپلئون بناپارت شوونیست برای حق پیکار کرده است یا کایزر ویلهلم پان ژرمن؟ آیا بنیتو موسولینی فاشیست برای حق پیکار کرده است و یا آدولف هیتلر نازی؟ آیا صدام حسین پان عرب برای حق پیکار کرده است و یا اسلوبودان میلوشوویچ پان سرب؟ آیا محمدرضا پهلوی پان آریا برای حق پیکار کرده است و یا پان ترک ها و پان کردها و پیروان پان های رنگارنگ دیگر؟ اگر کسی درباره نانکینگ nanking پژوهش کند آن گاه روشن خواهد شد که ناسیونالیست ها چگونه برای حق پیکار می کنند و پیکار برای حق برای یک ناسیونالیست برابر با چیست؟ و شما اگر در موتورهای جستجوی اینترنتی به فارسی بنویسید: "نانکینگ" و یا به انگلیسی بنویسید: "nanking" آنگاه خواهید دید که ناسیونالیست های ایرانی گام در کدام راه گذاشته اند؟