Skip to main content

دوستان گرامی، مر شما را گفتم

دوستان گرامی، مر شما را گفتم
تبریزی

دوستان گرامی، مر شما را گفتم پیش از این که ایرانیان گرفتار هزاران بیداد و ستم و نابرابری هستند اما ناسیونالیست هائی که پیرو پان های رنگارنگ ناسیونالیستی هستند مانند پان آریاها و پان فارس ها و پان ترک ها با تبعیض تراشی ها و ستم های ساختگی و نابرابری های من در آوردی به روی ستم ها و تیره روزی هائی که مردم ایران به راستی گرفتار آنها هستند سرپوش می گذارند و کسی که در این میان سود می برد رژیم گندیده و پوسیده ولایت فقیه است! همچنین گفتم که ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی در هیچ کجا یافت نمی شود به جز پان نامه های ناسیونالیست ها و سخن گفتن از ستم ملی در ایران برابر است با کشک! چرا؟ چون در ایران رژیمی ناسیونالیست و نژادپرست مانند رژیم های پیشین آفریقای جنوبی و رودزیا بر سر کار نیست که مردم گرفتار ستم ناسیونالیستی باشند! اکنون می پردازم به چند نمونه از تبعیض تراشی ها و نابرابری های .....

..... من در آوردی و ستم های ساختگی ناسیونالیست های پان نامه نویس! ***** پان آریاها در پان نامه های پان آریائیشان می نویسند که چون سرزمین اهورائی آریائیان هزار و چهار صد سال است که به اشغال عرب تباران درآمده است و هم اکنون عرب ها در ایران رژیمی عربی را بر سر کار آورده اند و هست و نیست سرزمین اهورائی آریائیان به دست عرب تباران افتاده است پس میان عرب تباران و ایرانیان نابرابری هست و عرب تباران بهترین و بیشترین داشته ها را در سرزمین اهورائی آریائیان به چنگ آورده اند! پس پیش به سوی رهاندن سرزمین اهورائی آریائیان از عرب تباران و رژیم عرب ها ! در گفته ها و نوشته های چنین کسانی ریشه همه بدبختی های سرزمین اهورائی ایران تاختن عرب ها به ایران زمین است! چنین کسانی قرآن را تازی نامه یا نسک سپنتای بوم عرب نامیده و محمد را پیامبر تازی و اسلام را برابر با فرهنگ عرب ها و اسلام ستیزی را برابر با عرب ستیزی می دانند! (پس اگر پیامبر اسلام عرب نبود و پارس بود آدم خوبی بود و چون عرب است آدم بدی است! و چون قرآن به زبان عربی نوشته شده است بد است و اگر به زبان پارسی نوشته می شد کتاب سودمندی بود!) اما آریاپرستان نمی گویند هزاران عرب خوزستانی که در شهرهائی مانند اهواز و سوسنگرد و آبادان و خرمشهر و اندیمشک و دزفول و ..... پس از تاختن صدام حسین پان عرب به ایران جز رنج و درد و اندوه چیز دیگری ندیده اند و خانه هایشان با بمباران های صدام حسین پان عرب با خاک یکسان شده اند و نخلستان ها و کشتزارهایشان سوخته اند و خودشان هست و نیستشان را از دست داده و آواره شده اند چه چیزی را بیش از دیگران در ایران دارند که دیگرانی که عرب نیستند ندارند؟ در جنگ عراق و ایران و در هشت سال دفاع مزخرف (که رژیم آخوندی آن را دفاع مقدس می نامد!) کسانی که بیشترین آسیب ها و زیان ها را دیدند عرب های خوزستان بودند که کشته و زخمی و آواره شدند و هست و نیست آنها با باران بمب و موشک صدام حسین پان عرب سوخت و از میان رفت و اهواز و خرمشهر و آبادان و شهرهای دیگر خوزستان که پیش از انتحار اسلامی شهرهائی آباد و زیبا بودند و مردم آن زندگی سرشار از آسایشی داشتند ویران شدند نه فارس هائی که از نوادگان جمشید پیشدادی و فریدون کیانی بودند و خون پاک و ناب و اهورائی آریائی در رگ هایشان روان است! اما پان آریاها می گویند که عرب ها بر هست و نیست ایرانیان چیره شده اند و در ایران به فرمانروائی رسیده اند و میان ایرانیان آریائی و عرب ها نابرابری هست! سخن کوتاه، پان آریاها پس از دلیل تراشی ها و فلسفه بافی ها و داستان پردازی های ناسیونالیستی فراوان ایرانیان را گرفتار ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی می دانند! اما آیا آن چه که همگان می بینند با آن چه که پان آریاها در پان نامه هایشان می نویسند یکسان است؟ چگونه می توان سخنان ناسیونالیست های پان آریا را که می گویند عرب ها سرزمین اهورائی ایران را اشغال کرده اند و همه چیز ایرانیان آریائی تبار را به تاراج برده اند و عرب ها در ایران به فرمانروائی رسیده اند و عرب ها رژیمی عربی را بر ایرانیان چیره کرده اند و عرب ها برتر از ایرانیان دیگر شده اند و ..... و ..... و ..... را برابر با ستم ها و بیدادگری ها و نابرابری هائی دانست که مردم به راستی در دوزخی به نام ایران گرفتار آنها هستند؟ کو فرمانروائی عرب ها؟ کجاست برتری عرب تباران بر ایرانیان دیگر؟ کو آن تاراج من درآوردی عرب ها؟ کجاست آن رژیم عربی؟ و آیا اگر کسی بگوید که این داستان پردازی ها و این تبعیض تراشی ها و این ستم های ساختگی و این نابرابری های من درآوردی ناسیونالیست های پان آریا ساخته و پرداخته خود آنها هستند کارش نفی بیداد و ستم و نابرابری است؟ هر کس اندکی خرد داشته باشد بی هیچ اما و اگری خواهد پذیرفت که ستم ملی یا ستم ناسیونالیستی که .....