طرح مسئله به اینصورت که "اسلام به آلمان تعلق ندارد" خطاست. اسلام به عربستان هم تعلق ندارد؛ چراکه دین مسئله شخصی است و نباید ساکنان این دهکده جهانی با مهر و نشان نژاد، باورها، جنسیت، رنگ پوست، تعلقات قومی ... بر پیشانی های شان ارزش گذاری شوند. اسلام مذهبی سیاسی، نفی گرا، خشونت طلب، مخرب و انسان ستیز است که باید راه دخالتگری سیاسی اش را از طریق سکولار دمکراسی (نظام لائیک دمکراتیک) سد کرد.
اسلام سیاسی و اسلامگرائی در هیچ نقطه جهان (از جمله زادگاهش عربستان) نباید برسمیت شناخته شود. هنگامی آزادی ادیان (آزادی وجدان و باور) تامین گردد، هر انسانی مجاز است از لحاظ اعتقادی سنگ پرست باشد، گاوپرست باشد، آلت تناسلی پرست باشد، فردپرست باشد، یا هیچ چیز را مقدس نداند و خردگرا باشد.
برسمیت شناختن اسلام سیاسی و سزاوار دانستن آن برای کشورهای اسلامزده ویا ..، در تناقض با باورمندی به حقوق بشر قرار دارد.
طرح مسئله به اینصورت که
طرح مسئله به اینصورت که
اقبال اقبالی