Skip to main content

از زمان حکومت خود کامه رضا

از زمان حکومت خود کامه رضا
Anonymous

از زمان حکومت خود کامه رضا خان ، تخم شوونیسم فارس در ایران کاشته شد . تبلیغ فرهنگ و تاریخ و نژاد آریائی، از رکن های اصلی سیاست فرهنگی رضاشاه و فرزندش محمد رضا شاه، محسوب میشد. از دید فرهنگ و تاریخ سازان جیره خوار دوران حکمروائی خاندان پهلوی، ایرانیان اعم از فارس و کرد و بلوچ وعرب و آذربایجانی همه به نژاد خالص آریائی تعلق داشتند و زبان فارسی زبان همه ملت های ساکن ایران محسوب میشد. همه ساکنین ایران، دارای یک تاریخ، یک زبان و یک ادبیات واحد بودند و زبانهای غیر فارسی همگی زبانهای بیگانه و تحمیلی محسوب می شدند. این سیاست شوونیستی که به منظور تحکیم پایه های لرزان سلطنت خودکامه دنبال میشد ، در زمان سلطنت استبدادی محمد رضا شاه در جشن های مضحک 2500 سال شاهتنشاهی درایران، تا آنجا تداوم پیدا کرد که شاه ارواح شاهان هخامنشی را به یاری طلبیده عبارت " کورش آرام بخواب

ما بیداریم " را بر زبان آورد! شوونیسم و برتری طلبی قومی و نژادی که در طول ده ها سال، ملت های غیر فارس ایران از آن رنج برده اند، تنها یک بار در طول 90 سال گذشته بطور جدی و به صورت رادیکال مورد تهدید قرار گرفته، سخت به مخاطره افتاد! آنهم در زمان حکومت یک ساله فرقه دموکرات آذربایجان تحت رهبری پیشه وری در 1325- 1324 بود. در زمان حکومت فرقه دموکرات، زبان ترکی یعنی زبان مادری خلق آذربایجان ، به زبان تدریس در موسسات فرهنگی و زبان اداری مبدل شد. حکومت دموکراتیک در جهت اشاعه و رواج زبان و ادبیات ترکی گامهای متین بر داشته و شعرای ترکی سرای آذربایجان را مورد تشویق قرار داد. فرقه دموکرات همچنان در زمینه های مختلف زندگی اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خلق آذربایجان منشا خدمات چشمگیری شد. برای نخستین بار در تاریخ ایران، زنان به کسب حق رای نایل آمده و در رشته های مختلف زندگی اجتماعی به فعالیت پرداختند. دهات بلا عوض بین دهقانان رسته از بند اسارت ارباب ها تقسیم گردیده و فرقه دموکرات در بهبود وضع زندگی محنت بار کارگران و زحمتکشان به اقدامات جدی دست زد. دولت شونیست مرکزی از آنچه در آذربایجان و کردستان می گذشت - در آنجا نیز فرقه دموکرات کردستان، زمام قدرت را در دست گرفته بود - سخت ناراضی بود . مرتجعین مرکز نشین و در راس آنها شخص شاه بر آن بودند که با اقدام به لشگرکشی و کشتار مبارزین آذربایجان، به عمر حکومت دموکراتیک در آذربایجان خاتمه داده و آب رفته را به جوب باز آرند. قدرتهای امپریالیستی آمریکا و انگلیس نیز که وجود حکومت های دموکراتیک را در آذربایجان و کردستان به ضرر منافع خود می دید ند ، مشوق و پشتیبان رژیم دست نشانه شاه در لشکر کشی به آذربایجان و کردستان بودند. در نیجه هجوم ارتش شاهنشاهی به این دو سرزمین بلا دیده، خونها به زمین ریخته شد و خانواده ها در مرگ عزیران خود داغدار شدند.هزاران تن از مبارزین در آذربایجان به دست آدمکشان شاه پرست و ارتش ارتجاعی مهاجم به قتل رسیده و سرا ن آزادیخواه فرقه دموکرات کردستان اعدام شدند. در بین جنایات بیشماری که رژیم شاه در آن دوران رنجبار در تاریخ آذربایجان ، مرتکب شد، یکی هم کتاب سوزانی های رسمی بود که طی آن کتابهائی که در زمان حکومت فرقه دموکرات آذربایجان به زبان ترکی انتشار یافته بود و از آنجمله کتابهای درسی مدارس، طعمه شعله های آتش کین توزان انتقامجو شدند . ار آن دوران خونبار بیش از هفتاد سال میگذرد اما هنوز شوونیستها و دشمنان آزادی و سعادت انسانها آن جسارت و قدرت نمائی فرقه دموکرات و پیشه وری را در ایجاد جکومت دموکراتیک و رسمی ساختن زبان ترکی به جای زبان تحمیلی فارسی نه بخشیده اند و هنوز هم در فرهنگ ارتجاعی نژادپرستان آریائی و شوونیست، مخوف ترین و خطرناکترین اسم همان نام فراموش نشدنی و والای جعفر پیشه وری است. در فاموس این مرتجعین بی فرهنگ، هر انسان آزاده ای در مقاله ای کتابی یا بحث و مکالمه ای اسمی از پیشه وری و حکومت فرقه دموکرات آذربایجان بیاورد، مرتکب بدترین جرم ها شده و تجزیه طلب و بیگانه پرستی بیش نیست! این است منطق ارتجاعی و پوسیده شوونیست های آریا پرست !