Skip to main content

قبلا بگویم که از تعارف و

قبلا بگویم که از تعارف و
Anonymous

قبلا بگویم که از تعارف و تمجید خوشم نمی آید ولی در این نوشته آقای لوائی حقایق را بشکل دلنشین روی کاغذ آورده که من مجبور به بایگانی کردن این نوشته شدم .ببینید اگر ما یک مقطعی را برای بررسی تفکرات روشنفکر و یا چپ جامعه فارس زبان را در نظر بگیریم که این روشنفکر و چپ چگونه شکل گرفته و خمیر مایه اش از کجاست آنوقت به نتیجه مطلوب میرسیم مثلا از ١٣٣٢ به این طرف را اگر در نظر بگیریم و دو تشکیلات چریکها و مجاهدین را که از سالهای 40 ببعد شکل گرفتند و افراد و گروههائی که حول و حوش این جریانات شکل گرفتند .خوب بینانگذاران چریکها برای مثال بیژن جزنی و بینانگذار مجاهدین محمد حنیف نژاد الف بای سیاست را از جبهه ملی و بعدا در رابطه مجاهدین از نهضت آزادی یاد گرفته اند یعنی بیناد تفکر این جریانات از یک تشکیلات ناسیونالیزم و پان ایرانیست نطفه گرفته و هر آنچه که این تشکیلاتها و تفکرات بعدا به خود گرفته ولی

گرفته ولی پایه و اساس از ناسیونالیزیم فارسی و پان ایرانیست نشات گرفته است و بهمین علت این روشنفکران و چپ ها نتوانسته با نژاد پرستی و پان ایرانیزیم مرز بندی کند و حتی در مقاطعی به دفاع و حمایت نیز بر میخیزد مثال لغزش چپ و روشنفکر فارس در مقابل تفکرات فردوسی حتی فمنیزم فارس ایرانی نمی تواند در مقابل فردوسی موضع بگیرد و زیر سیبلی از مسئله رد میشود و فرق اساسی بین روشنفکر و چپ آذربایجان است که الف بای سیاسی را از ستم ملی و حرکت فرقه دموکرات آذربایجان یاد گرفته اند برای مثال بهروز دهقانی ، صمد بهرنگ و مناف فلکی و یا غلامحسین ساعدی که معلم و رابط اینها دکتر فرزانه بود