Skip to main content

جناب آقای اسماعیل وف یغمایی

جناب آقای اسماعیل وف یغمایی
ناصر کرمی

جناب آقای اسماعیل وف یغمایی.... لطفأ دیگر از این فرهنگ چاکرم و نوکرم، و خاک پا بودن دست بردارید، شما و امثال شما و نسلهای گذشتهء شما از بس از چنین جمله هایی: (خاک پای گمنامترین هموطن آذری ترک تبار توتیای چشم من است) استفاده کرده و "ادای احترام ملوکانه" به مردم تُرک تبار نهاده اید، و این مردم را در جایگاه "سر" جغرافیای گربه نشان ایران نهاده اید، آنها دیگر به این کار خدمتگزاری و پابوشی و نوکری و چاکری شما عادت کرده اند، و هر وقت این خدمتگزاری و ستایش و نیاش در مورد آنها بکار نرود، ناراحت و عصبی و کمبودی را در خود احساس میکنند و حالی بحالی میشوند، و به تشنج آفرینی و نا فرمانی مدنی و دست آخر راه تجزیه طلبی را در پیش خواهند گرفت.

حقوق هر کسی و هر قوم و قبیله ای بدون چاکرم و نوکرم در یک قانون اساسی بطور مساوی تدوین خواهد شد و همه را مجبور میکند که پای بند قانون اساسی باشند، مردم تُرک آذری اگر پای بند این قانون نباشند و قصد جدایی دارند، نوکرم و چاکرم شما کار بجایی نخواهد برد و میتوانند در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی جمع شوند و جدا شوند. این مردم آزاد هستند که بروند و یا در ایران بمانند.
مردم تُرک آذری بجز گسترش فرهنگ شیعه گری و خلیفه و سلطانی و ایجاد حرمسراها و استمرار فئودالیته دست آورد دیگر ی نداشنته و ندارند. کسروی ها، ساعدی ها و شهریار ها ساخته و پرداختهء امکانات و شرایط مناسب و پشتیبانی مالی ملّی ایرانیان بوده است، اگر این امکانات و و برتری سیاسی و حکمرانی قرنها تُرک سالاری را مردم بلوچ و یا کُرد میداشتند، هزاران کسروی ها و ساعدی و شهر یار ها را تحویل جامعه میدادند، لطفأ بیخودی مدال به گردن این و آن نیندازید
شما به قول خودتان 50 سال در عرصهء تاریخ و ادبیّات کار کرده اید، امّا هنوز درنیافته اید که فارس ( پارس، پارسه) یک جغرافیای سیاسی در غرب و جنوب غربی و جنوب ایران امروزی بوده و هست، و ملّت نیست، شما و گذشتگان شما که در این جغرافیای نام برده متولد نشده اید و زندگانی نکرده اید، چرا و چگونه و طبق کدام سند تاریخی خود را پارسی ( فارسی) میدانید و دیگران را جانبی و غیر فارسی!!!
شما بنادرستی مردمان ایرانی تبار کُرد و لُر را ملیّتهای غیر پارسی مینامید، طبق کدام سند تاریخی باستان شناسی و تاریخی مردمان گیلکی مازندرانی، خراسانی (سرزمین خورشید)، یزدی، سمنانی، کرمانی، تهرانی، قمی، اصفهانی و بقیه ایران را پارسی و فارسی مینامید.
افرادی مانند علی شریعتی، و سروشها و اسدآبادی جز خیانت به هویّت ایرانی و تبلیغ اسلامگرایی چکار مفید دیگری کرده اند، این افراد همان نوکرها و چاکرها و خاک پای همین مردمان تُرک و عرب بوده و هستند.
از همهء این ها گذشته خود واژهء ایران به معنی: ( سرزمین آریایی، جغرافیا و مکان مسکونی آریاها میباشد) واژهء ایران از واژه پارسی و فارسی بسیار عمیقتر و رساتر هست و به همین مناسبت رضا شاه، نام پرشین (پارسی) را از روی نام ایران برداشت.
این زبان فارسی امروز با زبان پارسی باستان زمین و آسمان تفاوت اساسی دارد. و من به ان افتخار نمی کنم. ترجیح میدهم که زبان انگلیسی جانشین آن شود.
امیدوارم که شاهد نوشته های بیشتر شما در سایت ایران گلوبال باشیم ،