جناب اقای ..تبریزی.... من
ناصر کرمی
جناب اقای ..تبریزی.... من آریا پرست و پان آریا نیستم، اصول جوهر اصلی پان ایرانیسم از گذشته تا به امروز پرستیدن و برتری طلبی نژادی و قومی نبوده، بلکه عکس العمل ایرانیان در مقابل تهاجم پان ترکیسم و پان عربیسم است.
از این گذشته نام ایران یعنی سرزمین ایرانیان و آریایی ها، سابقه هزاره ها سال دارد، و تغییر پذیر نیست. در کنار ایرانی تباران در جغرافیای سیاسی ایران امروز از مردمان مهاجر دیگر از جمله مردمان تُرک و اقلیّت عرب در اهواز هم زندگی میکنند که از حقوق مساوی مانند ایرانیان برخوردار هستند،
در آلمان، در فرانسه، در انگلستان، در کشورهای اسکاندیناوی و در اغلب کشورهای جهان امروز مردمان غیربومی بسر می برند، امّا آیا نام این کشورها و تاریخ و فرهنگ آنها با مهاجرت مردمان دیگر زیر سئوال میرود ؟ بطور یقین نه!.
شما بهتر از هر کسی دیگری میدانید، که فعالیّتهای مردمان تُرک تبار و اقلیّت عرب در اهواز به منظور همزیستی مسالمت آمیز و کسب حقوق زبانی و فرهنگی نیست، بلکه چنین می پندارند، که جغرافیای ایران فرشی است بی صاحب و بدون نگهبان و میخواهندآنرا پاره پاره و بخشی از آنرا بنام خود ثبت کنند، این مردمان عاملین همان پان ترکیسم و پان عربیسم ناسازگار بوده و هستند.
ظاهرأ شما هم مانند ما حداقل نیم قرنی از روزگار را گذرانیده اید، ولی بااین تجربیات از تاریخ جهان پیرامونی خواهان یک کشوری بنام کرهء زمین هستید، کاملأ شعارگونه و تخیلی و امری ناممکن است. همین اینکه شما سنگی را وسط می اندازید که مطابق با دوران تکاملی و واقعیبتهای تاریخی و راسیونال نیست، به یک آنارشیسم در اندیشه گری و موضع گیریهادر شرایط کنونی ایران بوجود می آورد که بسود بد خواهان و استمرار نظام جمهوری اسلامی است.
در جهان بینی سوسیالیسم دو نظر و دیدگاه وجود دارد، یک سوسیالیسم تخیلی و یک سوسیالیسم علمی که متأ سفانه شما در ردیف و در جبههء سوسیالیستهای تخیلی قرار میگیرید.
از شما چه پنهان من در ایران به جرم مارکسیست بودن آنهم در احزاب و سازمانهای رادیکال و مسلانهء آن از کار در آموزش و پرورش اخراج و در واقع به جرم "ملحد و محارب" و قیام برعلیه جمهوری اسلامی و تضعیف روحانیّت"،فاز اولیّه اعدام من صادر شده است. که مدارک کافی از وزارت آموزش و پروش استان فارس و هیأت تجدید نظر گزینش وزارت کشور در تهران در اختیار من هست. بنا بر این با دیدگاه مارکسیسم و سوسیالیسم هم چندان بی خبر نیستم.
نازیسم و فاشسیم در اروپا ازعثمانیان آموختند که چگونه با مخالفان خود بر خورد کنند، نازیسم پاک سازی یهودیان را به روش پاک سازی ارمنیان و دیگر مردمان از سوی تُرک تباران آموختند. شما بجای اینکه نگران پان آریانیسم ما باشید، در مقابل اسلامگرایی مجدد و نئوعثمانیسم هم تباران تُرک خود و دیدگاه واپسگرایی هم استانی های تُرک آذری خود بپردازید، ایرانیان را لازم به راهنمایی نیست، ایرانیان خود هدایتگر و رهنمود دهندهء تاریخ هستند.
ظاهرأ شما هم مانند ما حداقل نیم قرنی از روزگار را گذرانیده اید، ولی بااین تجربیات از تاریخ جهان پیرامونی خواهان یک کشوری بنام کرهء زمین هستید، کاملأ شعارگونه و تخیلی و امری ناممکن است. همین اینکه شما سنگی را وسط می اندازید که مطابق با دوران تکاملی و واقعیبتهای تاریخی و راسیونال نیست، به یک آنارشیسم در اندیشه گری و موضع گیریهادر شرایط کنونی ایران بوجود می آورد که بسود بد خواهان و استمرار نظام جمهوری اسلامی است.
در جهان بینی سوسیالیسم دو نظر و دیدگاه وجود دارد، یک سوسیالیسم تخیلی و یک سوسیالیسم علمی که متأ سفانه شما در ردیف و در جبههء سوسیالیستهای تخیلی قرار میگیرید.
از شما چه پنهان من در ایران به جرم مارکسیست بودن آنهم در احزاب و سازمانهای رادیکال و مسلانهء آن از کار در آموزش و پرورش اخراج و در واقع به جرم "ملحد و محارب" و قیام برعلیه جمهوری اسلامی و تضعیف روحانیّت"،فاز اولیّه اعدام من صادر شده است. که مدارک کافی از وزارت آموزش و پروش استان فارس و هیأت تجدید نظر گزینش وزارت کشور در تهران در اختیار من هست. بنا بر این با دیدگاه مارکسیسم و سوسیالیسم هم چندان بی خبر نیستم.
نازیسم و فاشسیم در اروپا ازعثمانیان آموختند که چگونه با مخالفان خود بر خورد کنند، نازیسم پاک سازی یهودیان را به روش پاک سازی ارمنیان و دیگر مردمان از سوی تُرک تباران آموختند. شما بجای اینکه نگران پان آریانیسم ما باشید، در مقابل اسلامگرایی مجدد و نئوعثمانیسم هم تباران تُرک خود و دیدگاه واپسگرایی هم استانی های تُرک آذری خود بپردازید، ایرانیان را لازم به راهنمایی نیست، ایرانیان خود هدایتگر و رهنمود دهندهء تاریخ هستند.