Skip to main content

در ایران اسیر در چنگ انواع

در ایران اسیر در چنگ انواع
Anonymous

در ایران اسیر در چنگ انواع ستمگریها و از آنجمله ستم ملی ، شوونیسم فارس در بین روشنفکران متعلق به ملت غالب ریشه و پایه بس دیر پای و کهنسال دارد. تا کسی جرات میکند این شوونیسم برتری طلبانه را مورد نقد و بررسی تاریخی قرار دهد، فریاد شوونیستها از هر گوشه و کنار بلند میشود .راستی این شوونیست های برتری طلب به چه دلیلی اینهمه دچار ترس و وحشت شده اند ؟ مگر کسی زبان فارسی را از دست آنها میگیرد . مگر کسی کورش و شاپور ذوالاکتاف و انوشیروان و دیگر شاهان دارای "فر ایزدی" را از دست شوونیستهای پان ایرانیست میگیرد ؟ مگر کسی وجود فردوسی را انکار میکند که هزار سال پیش به امید گنج،شاهنامه را به نظم در آورد؟ مگر کسی میخواهد در بخش های فارس نشین ایران زبان ترکی یا زبان کردی و بلوچی را به زبان تدریس در مدارس و به زبان اداری مبدل سازد؟ راستی این همه به دست

و پا اقفتادن برای چیست؟ این برتری طلبان از خود راضی هنوز به این نتیجه گیری منطقی نرسیده اند که در ایران غیر از زبان فارسی، زبانهای دگری هم وجود دارند. این ترک ها و بلوچ ها و کردها و عربها و ترکمن ها نبوده اند که زبان خود را به ملت فارس تحمیل کرده اند . این دقیقا رژیمهای شوونیست حاکم در ایران بوده اند که در طول نود و اندی سال زبان و ادبیات خود را به ملتهای دیگر ساکن در ایران تحمیل کرده اند . اینک این ملت های تحت ستم که بیش از نصف اهالی ایران را تشکیل میدهند بپا خاسته خواهان آن هستند که از دست زبان تحمیلی خلاصی یافته و به زبانهای خود در مدارس تحصیل کنند . بدون تردید این یک خواست عادلانه ای است . آیا اینهمه جار و جنجال و اینهمه نگاه غلط انداز به گذشته و حمله به شاهان ترک تبار و ... برای محروم ساختن خلقهای غیر فارس ایران از حقوق انسانی آنها نیست؟ این شوونیست های برتری طلب در نوشته های غیر منطقی خود همواره نگاهی یک جانبه به گذشته های دور می افکنند تا ستمگری هائی که در حق ملت های غیر فارس در ایران کنونی روا داشته میشود ، به باد فراموشی سپرده شود . اینها هنوز به این واقعیت ملموس اعتنائی نمی کنند که در ایران، ملت های مختلف زندگی میکنند. کسانی که واقعیت وجود ملت های غیرفارس را قبول ندارند ، چگونه امکان دارد به اصل دموکراتیک حق تعیین سرنوشت ملل ، سر فرود بیاورند. اصل تعیین سرنوشت، به ملت هائی که در یک کشور چند ملیتی زندگی می کنند حق میدهد از طریق دموکراتیک هر وقت بخواهند جدا شده و کشور مستقل خوذد را تشکیل دهند. شوونیست های برتری طلب، انسانهای دموکرات که نیستند در دنیای امروزهم زندگی نمی کنند . آنها در قرن بیست و یکم ، هنوز در دوران هخامنشیان و ساسانیان و فردوسی زندگی میکنند ! آنها مثل همه محافظه کاران میخواهند تاریخی را که مدام در حال تحرک و جنب و جوش است، از حرکت باز دارند! واقعیت این است که افتخار کردن به مردگان قرون و اعصار ، صد بار نام کررش و داریوش را به زبان آوردن، صدها و هزاران بیت از قصاید عنصری و انوری و قاآنی را ازبر کردن، کوچکترین دردی از دردهای امروز جامعه عقب افتاده ای را که در آن یکی از جنایت کارترین رژیمهای ارتجاعی و شوونیست حاکم است ، درمان نخواهد کرد . شوونیست ها این را باید بدانند که با داد و بیداد راه انداختن و تهمت زدن و وارونه نشان دادن تاریخ ، نخواهند توانست خلقهای اسیر و دربند غیر فارس ایران را از کوشش در جهت گسستن زنجیر های اسارت باز دارند . در پایان این نوشته لازم میدانم به عبارتی که فردی به نام کیانوش رشیدی در نوشته کوتاهش خطاب به آقای یغمائی و به منظور پشت گرمی دادن به ایشان به قلم در آورده، اشاره ای بکنم . این شخص که دشمنی با ملت های غیر فارس ایران در همه نوشته ها و کامنت هایش در ایران گلوبال مشهود و آشکار است، چنین اظهار نظر میکند: " اشغالگران در هر رنگ و پوست و ایدئولوژی را معرفی کنید آقای یغمائی." راستی چه عبارت بی معنی و مرتجعانه ای. ایشان در نوشته خود روشن نمی کند که این اشغالگران که باید افشا شوند کیانند و به چه ملتی تعلق دارند . نکند قشون های خارجی بدون اینکه ما آگاه باشیم ایران را اشغال کرده اند؟ اما اگر منظور ایشان از این اشغالگران، ترک های آذربایجان و دیگر نقاط ایران میباشد یا روشنفکران ترک و بلوچ و کرد و عرب ساکن در ایران هستند که فریاد خود را علیه ستم ملی بلند کرده اند باید بگویم معرفی این قبیل افراد کار آسانی نیست راستی این میلیون ها معترض به ستم ملی در سرتاسر ایران را چگونه میتوان یک یک معرفی کرد ! حرف زیاد است بماند به نوشته ها ی دیگر .