Skip to main content

جناب آقاى اسماعيل وفا يغمائى

جناب آقاى اسماعيل وفا يغمائى
محمدرضا لوایی

جناب آقاى اسماعيل وفا يغمائى بزرگوار
مقاله ى شما را خواندم. لازم است توضيحاتى را اشاره كنم:
١- ادب و احترام متقابل ايجاب مى كند كه بين شما و آن دسته از پان فارسيسم كه مدام به توهين و هتاكى آغشته اند تمايز قايل شد. من هم خواهان گفتمانى عاقلانه و علمى و تاريخى در اين زمينه مى باشم و اكثر دوستان بنده ، زجرديده ى ديالوگ خشونت و طرد و رد و انكارند. آزربايجانى ها و حتى ساده ترين كامنت نويسِ اين فرهنگ صريح اند و شفاف ، اما بى ادب و بى منطق نيستند، فحاش نيستند و شما مطمئناً كامنت هاى آنها را مشاهده كرده ايد. و همه ى كسانى كه در پيشرفت گفتمان هويت يارى مان مى كنند استاد بنده هستند.
٢- مباحث مطرح شده از سمت جنابعالى در پاسخ به تفكر " روشنفكر فارس گرفتار مصلحت" نوشته شده است. اما شما به تاريخ زده ايد نه به انديشه. اين هم خوب است. انديشه ى فلسفى در همه ى كشورها و در كشورهاى چند مليتى زبان

حاكم را زبان مصلحتى مى داند. ناسيوناليسم حاكم را ناسيوناليسم مصلحتى مى داند. سيستم ها قدرتها و تبادلات روشنفكرانِ زبان حاكم در اين مقال بايد خيلى ريز و ظريف حلاجى شود.
٣- كتاب فقدان فهم در جامعه ى ايرانى خود را در شرايطى نوشته ام كه براى هيچ يك از پرسش هاى آن هنوز يك جواب درست و حسابى دريافت نكرده ام. و طبيعى است كه يك نويسنده تا حصول جواب راحت نخواهد نشست.
٤- ما از اتهام هر نوع نژادپرستى و پانيسم و غيره مبرا مى باشيم چون در حالت دفاع از زبان و هويت هستيم. من نيزمثل شما شهروند جهانم و همين جهانى شدگى از بنده و شما مى خواهد كه مراقب و مواظب جهان باشيم. تكه اى از جهان دارد زير چرك و زخم ناسيوناليسم افراطى پان فارسيسم و سيستم انسان كش دينى زجر مى كشد. جهانى شدگى بايد به مداوا برخيزد نه اينكه به انكار و فراموشى بپردازد.
٥- افتخار من اين است كه شاگرد مكتب تبريز هستم. همه ى كتابها و مقاله هايى را كه تا به حال نوشته ام در مسير انسان بوده است. مسير ما انسان است و انسان قبل از هر چيز با خويشتن شروع مى شود. من دانش آموخته ى زبان خويشتن و مكتب تبريزم. ما در ظاهر مكتب و مدرسه و دانشگاه نداريم و اگر در مكاتب فارسى آموخته ايم امتياز ى اگر باشد افتخارى بر ما نيست. فلسفه ى ما و عمق فكرى مكتب تبريز را بايد از مبانى زبان تركى آن جستجو بفرماييد نه از منابع و مبانى زبان فارسى. مبانى مكتب تبريز در دانشگاه هاى ايران تدريس نمى شود. غرض ورزان بايد اين نكته را دقيق و شفاف بشكافند.
٦- طبيعى است كه نوشته هاى من و شما جواب هاى ما هستند از اين روى به اين گفتمان و مباحثه ى محترمانه ادامه دهيد تا مبانى و ادبيات سياسى و فرهنگى ما را بيشتر بشناسيد. به عنوان مثال كلمه ى آزرى در ادبيات شماست و در ادبيات ما كلمه ى ترك نوشته مى شود.
با احترام