Skip to main content

1- ««فرهنگ آلمانی –

1- ««فرهنگ آلمانی –
آ. ائلیار

1- ««فرهنگ آلمانی – آذربایجانی» احمد امید یزدانی چه سودی برای مردم آذربایجان جنوبی دارد؟»
- برای « مردم » سودش این است که به « میراث فرهنگی » -اش یک کتاب اضافه شده است. بهتر از هیچ .
سودش برای کسانی که به دنبال چنین لغت نامه هایی میگردند این است که یک « منبع» بیشتر در دسترس دارند. بهتر ازهیچ.

2- لاهوتی:
- زحمت جلاد برای کشتن انسان است. تألیف کتاب خدمتی ست به فرهنگ. دو چیز ناهمجنس و غیرقابل مقایسه(مع الفارق) که ربطی به هم ندارند. شعر لاهوتی بیجا نقل شده است.
بگذریم از اینکه نام لاهوتی با " استالین و لنین و حزب" در ارتباط است و ذکر آن در رابطه با فرهنگ مشکل ساز است. و درست نیست که پای کار لغت نویسی را به سیاست بند کنیم. که نویسنده کرده است.

زحمت تألیف کتاب خدمتی ست به فرهنگ . گیرم که کتاب اشکالات زیادی دارد. یا حتی در کل کتابی ست منفی.
وجود کتاب منفی سودمندتر از عدم وجود کتاب مثبت است.(امید است نکته قابل درک باشد.)

3-« بخش بسیار اندکی از اهالی... قادر به خواندن به زبان مادری خود هستند. ... «فرهنگ آلمانی- آذربایجانی» ... چه دردی از آذربایجانیان جنوبی را دوا خواهد کرد؟»

- والله هیچ! کار بیخود و بی ثمری ست! علاف کردن خود است!...

چون بیشتر مردم نمی توانند به زبان مادری خود بخوانند پس تألیف کتاب ، لغت نامه ، کار بی ثمری ست.

لازم است نویسنده توضیح دهد « این منطق» را کجا و پیش چه کسی آموخته است؟ که اینطور خردمندانه "درخدمت به مردم " بذل میکند و فرهنگ نابود( کرده ) شده ی آنان را از وجود « یک کتاب» دیگر نیز محروم میکند.
چه کسی گفته چون مردم بیسوادند نباید کتاب نوشت و تألیف کرد ؛ کار بی ثمری ست؟


4-«بخش قابل توجهی از فرهنگ لغت امید یزدانی برگرفته از کتاب «آلمانجا- آذربایجانجا لغت» («فرهنگ آلمانی- آذربایجانی») از انتشارات انستیتوی دولتی زبانهای خارجی آذربایجان است که در سال 1972 به ویراستاری ج.م. جعفروف انتشار یافته است.»
- این موضوع را لازم است خود امید یزدانی روشن کند. ( استفاده کرده یا نکرده است؟)
ولی واضح است که فرهنگها برپایه ی یکدیگر نوشته میشوند.

5-«درک معانی بسیاری از واژه های آلمانی برای خواننده آذربایجان جنوبی ممکن نیست. »
-نویسنده از کلمه ی «بسیار» استفاده کرده، معلوم نیست این بسیار چطور انتخاب شده ، معیار و تناسبها چه بودند؟
تا جایی که من در فرهنگ امید یزدانی دیده ام معادلهای « مشکل دار» نسبت به معادلهای خوب خیلی کم اند. و این هم طبیعی ست.
6-«امید یزدانی باید در برابر این واژه ها[ معادلهای مشکلدار] ، لغاتی را می افزود تا در جنوب فهمیده شوند.»
- بله پیشنهاد خوبی ست. کاش یزدانی روی این موضوع کار میکرد. یا حد اقل نویسنده ی مقاله -حسینی- چنین کاری را به ثمر میرساند.
7- توضیحات حسینی ( همه کلمات فارسی-عربی) برای درک معنی خوب اند اما به عنوان معادل و «برابر گذاری» به درد نمیخورند.
در جنوب بخشی از این لغات «فارسی-عربی» بین مردم معادلهای ترکی دارند- در لهجه های مختلف- میتوان برگزید.
بوزخانا( سردخانه)- ال یاندیران (گزنه)- ائو ایشینه باخان( خانه دار)- وولvol (مرخصی: بو گون وولوم دی) - باغلی( تعطیل: مدرسه باغلی- اداره باغلی) ....

8- در مورد کلمات اروپایی سخن حسینی درست است.

9-« در آذربایجان جنوبی الفبای عربی مورد استفاده است. پس آقای امید یزدانی چرا کتابش را با ترتیب الفبای لاتین نتظیم کرده است؟»
- در جنوب بین نویسندگان و خوانندگان ( برای زبان ممنوعه ی ترکی ) آزادی خظ وجود دارد. هرکس هر طور راحت است می نویسد و میخواند. هیچ هم اینطوری نیست که « تنها الفبای عربی» مورد استفاده است. سایتها و شبکه های اجتماعی را نگاه کنید. و موبایلها را. از طرف دیگر الفبای عربی برای زبان ترکی «نا رسا» و نا کارامد است.

10- «آذربایجان را بجای «ذ» با «ز» نوشته است»
- امید یزدانی « ری زی چی» است.
ادامه دارد