Skip to main content

به ساسان و مهمان و yazichi

به ساسان و مهمان و yazichi
Anonymous

به ساسان و مهمان و yazichi
شما ( ساسان) ترک هستی اسم فارسی داری و از عربی دفاع می کنی! شماها نشده هیچوقت از ترکی دفاع کنید مدام از عربی دفاع می کنید!
ستاره و فیزیک کجا در عربی است؟ ستاره یا استر یا استاره همه فارسی است و صفت فاعلی از ریشه ایستادن.
دایره و قطر و خط و نقطه همه ریشه فارسی دارد.( همه را برایتان ریشه یابی خواهم کرد)
شعر همان شِیر است که از آن شیرین ساخته شده. ( ی ) در وسط واژگان فارسی در عربی معمولا به (( ع )) تبدیل میشود. مثل مینو یا مینوی که در عربی شده معنوی. مین و مینو همان است که از آن میان و میانه و میدان و امثال آن درست شده به معنی وسط و درون. مغز را در فارسی قدیم مینه می گفتند. مینو و مینوی که در عربی معنوی گویند یعنی آنچه به ظواهر مربوط نیست و به درون و ماورا مربوط است. قافیه از قاف درست شده به معنی محل ایستادن، گرفتن یا گیر کردن. کوه قاف یعنی کوهی

که کشتی نوح به قله آن گیر کرد و ایستاد. با خِفت یا قفل همریشه است.
ابن سینا و ابوریحان و دیگر بزرگان آثاری به فارسی دارند. غزنویان هم ترک به معنایی که امروز شما می شناسید نبوده اند.آنها چرا چیزی به ترکی تولید نکردند؟
کامنت گزاری به اسم مهمان طبق معمول هر کجا کم می آورند دست به ریشخند می زنند. می گوید چوپانهای عاریایی گله را به امید عاهورا پیکان ول می کرده به نگهبانی از چوب می پرداختند. اولا شما که از پیکان خدابیامرز یاد کردید بد نیست بدانید کارخانه خودروسازی مزدای ژاپن نام کارخانه خود را از همین واژه اهورا مزاد گرفته اند و رسما اعام کرده اند!
چوپان یا چوب بان مثل نگهبان( نگاه بان) یا دیده بان یا پاسبان است. دیده یعنی چشم، دیده بان به معنی نگهبان چشم نیست به معنی کسی است که با چشم باز مراقب است. در ابتدا بان به اسمی که اضافه میشده به معنی مراقبت از همان بوده مثل باغبان یا دربان. که بعدها معنی فراگیرتر شد. البته چوپان به شکل شبان نیز رایج است که بوده شب بان یعنی نگهبان شب. این دم خروس را من نفهمیدم یعنی چه شباهت واژگان پایه بین زبانهای هم خانواده ( فارسی و انگلیسی و آلمانی و ... و یا ترکی با مغولی و قزاقی و ترکمنی و ... امری طبیعی است اصلا تقسیم بندی زبانها بر همین مبناست حالا شما می گویی دم خروس پیداست. ما را باش با چه کسانی بحث علمی می کنیم!
به yazichi
Pressuriz از press و pressure درست شده که اتفاقا از فشار و فشردن فارسی گرفته شده . لغت تازه سازی است و در فارسی هم می توان برای آن چیزی درست کرد وقتی پرشر انگلیسی از فشار فارسی درست شده هر بلایی که انگلیسیها سر پرشر آورده اند ما هم می توانیم برسر فشار بیاوریم و این بسته به سلیقه اهل فرهنگستان دارد. فعلا می توان از میزان کردن فشار یا میزان فشاری استفاده کرد تا جایگزینی واژه ای بهتر. در ضمن sixmaq چه ربطی به pressuriz دارد؟

عربی هم زبان تکامل یافته ای است. کلا عربی زبانی جدید و تازه ساز است و از روی زبانهای منطقه خاورمیانه از جمله فارسی و سریانی و ... درست شده. البته آنچه شما امروز عربی می دانید را ایرانیان عربی کردند. عربهای صدر اسلام می گفتند لفظ از ما، معنی از ایرانیان. یعنی ایرانیان بودند که به واژگان عربی که اکثرا به شتر و زندگی محدود صحرایی مربوط می شد معنایی جدید می دادند.