Skip to main content

سلام،

سلام،
آ. ائلیار

سلام،
سیروس جان، ممنون که نظرتان را نوشته اید.

-بله بعضی کامنتها « مزه پرانی» ست.
اینان زیر اکثر نوشته ها مشغول انجام کسب وکار دائمی خود هستند.
غیر قابل توجه .
برخیها حرف شان آن است که « صاحب تمدن دوهزار و پانصد ساله اند و دیگران مهمان»...

-در مورد لغتهای اروپایی و نامأنوس بله حق با حسینی گرامی ست ، در کامنت خود به این موضوع اشاره کرده ام.
مؤلف فرهنگ میتواند نظرش را بیان کند.

- اما اینکه « تألیف فرهنگ» چه سودی دارد، سخنی ست تلاش ستیزانه و لاجرم توهین آمیز.

درست است، نویسنده ی مقاله زحمات زیادی در مورد کارهای فرهنگی کشیده است .من هم با بخشی از نوشته هایش آشنا هستم.

-« کارهای فرهنگی معمولا- و نه الزاما- به گرایش سیاسی افراد مربوط است. »
در مقاله و لغت نامه این نکته هست. و خواه-ناخواه مورد توجه واقع میشود.
تلاش و دید هرکس، انتخابی ست آزاد. اینجا مهم کار « تألیفات بیشتر» است، که اهمیت دارد.

داشتن دید سیاسی عیب نیست. اشکال اینجاست که: پای لغت نویسی به سیاست بند شود.
در این حالت اجباراً سیاست هم مورد بحث قرار میگیرد. اینه که گفتم کار فرهنگی- خواه ناخواه بعد سیاسی یافته است .

- متأسفانه در ایران گلوبال هدایت هیچ بحثی ممکن نیست. اینجا دیالوگ وجود ندارد. تنها « مزه پرانی و تحقیر و دشنام سیاسی و مانند اینها رایج است» و کامنتها پر. «نظر» را به ندرت میتوان یافت. برخورد بیطرفانه با نظرات نیز وجود ندارد.
- بله چنین بحثهایی بهتر است به زبان اصلی خود مقاله باشد.
سخن شما درست است من علی رغم میلم مجبور شدم به بعد سیاسی مقاله و فرهنگ توجه کنم.
ساغ اول، قربان سنه.