Skip to main content

جناب کرمی از ادبیات سخیفی که

جناب کرمی از ادبیات سخیفی که
دیرنج مین ائللی

جناب کرمی از ادبیات سخیفی که بکار برده اید بسیار متاسف شدم. باور کنید تاثیر بیان نظراتتان اگر بصورت متمدنانه ابراز شوند بمراتب بیشتر است و نشان دهنده تفاوت شما با فرهنگ و زبان خمینی و خامنه ای خواهد بود.
خامنه ای هم همانند شما شیفته فرهنگ و زبان فارسی-ایرانیست و تنها کورش آنرا فاکتور گرفته و قریش را به آن افزوده است. هم او برای نجات ایران عزیز خود و شما, دستور استفاده نامتعارف از باتون در کهریزک را بر علیه حتی بچه های سرداران سپاه حلقه به گوش خود صادر کرد. خامنه ای , خلخالی و مشکینی ها, همه فرزندان خلف فرهنگ و تاریخ ایرانی بوده و محصول دولت -ملت بنا شده بر اساس دکترین پارسی-ایرانی رضا شاهی هستند. تعلق به یک ملت ائتنیکی, دیگر همانند دوران فئودالیسم با DNA و تبار رابطه ای ندارد. در میان رده های بالای احزاب جدائی طلب اسکاتلند بسیاری هندی و پاکستانی تبار هستند. عکس آن نیز صادق است.

ما با کوروش و قرائت خاص شما از تاریخ و نژاد, بشرطی که محدود به جمع خودتان باشد مشکلی نداریم. مشکل ما ایرانی, آزری و آریائی خواندن ما و کشاندن ما به چاله و چاه خودتان است. بهمین دلیل است که بسیاری از احزاب سیاسی ما خواهان استقلال کامل ازربایجان جنوبی هستند تا از صدمات این اصطکاک مهلک در امان باشند. پیشنهاد میکنید که از ایران برویم!!! ما تنها با سرزمین آبا اجدادی خود از ایران می رویم و هرگز تسلیم شده وطنمان را تقدیم شما نمی کنیم. میدانم که بزور قادر به پاکسازی اتنیکی ما نخواهید شد و جامعه جهانی اجازه چنین کاری را به شما نخواهند داد. اگر به رژیم تا بن دندان مسلحتان می نازید و از موضع قدرت سخن می گویید باید گفت ما قادریم بسرعت مسلح شده و از خود دفاع کنیم. ما ملت یکی دو ملیونی نیستیم که بتوانید پسمان بزنید. من در تعجبم از اینکه با وجوداینکه وضع موجود کاملا به نفع شماست باز به تلاطم امواجی که کشتی ایران بر روی آن شناور است مبادرت میکنید!!!
دموکراسی قرن 21 سنخیتی با دموکراسی دموکریتوس ندارد. دموکریتوس اشراف و برده داران را به مشورت در امور دعوت میکر که در اسلام هم " و امر شورا بینهم " هست. دموکریتوس خود نیز برده دار بود و هیچ حق دموکراتیکی برای آنان قائل نبود حتی حضورشان در مراسم مذهبی خودشان را بر نمی تابید.او تنها اولین آجر ساختمان عضیم دموکراسی امروزی را گداشته است. همین و بس.
فیثاغورث, ارشمیدس, ارسطو و امثالهم را همطراز با انیشتین, هاوکینز, داروین, هگل و کانت فرض نمودن شما باستانگرایان از عقلگرایی اشکارا بدور است.
آیا بهتر نیست بجای قرائت غلط از منشور کوروش , اصل یعنی منشور حقوق بشر سازمان ملل و حق تعیین سرنوشت را تماما بپذیرید و بکمک ما و دیگر ازادیخواهان منطقه, خود و همه را از دوزخ خاورمیانه اولترا ارتجاعی نجات دهید؟