Skip to main content

در جواب کامنت نویسی به نام

در جواب کامنت نویسی به نام
Anonymous

در جواب کامنت نویسی به نام ظاهرا مستعار " اسامه مجددی" ، توهین به هر زبان و هر ملتی، کاری زشت و نکوهیده است. بر خلاف نظرشوونیستی شما، زبان ترکی، زبان علیل و مریضی نیست که شعرای ترک زبان نتوانند بدان زبان شعر سروده و غزل و ترانه بسازند. باید دانست که در طول قرن ها در دوران تسلط نظام های فئودالی درمشرق زمین، زبان فارسی ، زبان ادبیات و شعر و تاریخ نویسی محسوب میشد. در آن زمان ها شاعران در ایران و سرزمین های مجاور به زبان فارسی غزل و فصیده سروده و به قول معروف، در سخنوری داد سخن میدادند. شاعران آذربایجان نیز نظیر خاقانی، نظامی، اوحدی مراغه ای، همام تبریزی در سرودن اشعار خود مجبور بودند از زبان فارسی استفاده کنند. اگر در دوران سامانیان وغزنویان، خراسان و ترکستان، پایگاه اصلی شعر فارسی بود، در اواخر حکومت سلجوقیان و سلاطین خوارزمشاهی، این مرکزیت به آذربایجان منتقل شده بود.

از قرن هشتم هجری، شعرای ترک زبان، به زبان مادری خود ، آغاز به سرودن شعر کردند. از معروف ترین این شعرای ترکی سرا، می توان به عماد الدین نسیمی در قرن هشتم و محمد فضولی در آغاز سلطنت شاهان صفوی اشاره کرد. نسیمی در زبان فارسی نیز، غزلیاتی بس نغز و دلربا سروده است . اما اشعار ترکی وی حال و هوای دیگری دارد. فضولی به سه زبان عربی، فارسی و ترکی شعر گفته و مثنوی لیلی و مجنون وی ، شهره آفاق است. در حدود دو قرن پیش، هم زمان با سلطنت آقا محمد خان قاجار، شاعری ترکی زبان به نام ملا پناه واقف ظهور کرد که در استعمال مضامین بکر و تشبیهات زیبا و دلپذیر، در بین شعرای معاصر خود، بی نظیر می باشد. در دوران انقلاب مشروطه، تحولی عظیم در شعر فارسی و ترکی ، ایجاد میگردد و شعرای دارای بینش و مرام سیاسی، جای سرایندگان مداح و قصیده سرا را میگیرند . درست در زمانی که شاعران آزاده و آرمان خواهی در ایران به زبان فارسی ازحربه شعر در پیشبرد اهداف آزادیخواهانه خود ، استفاده میکردند، دو شاعر شهیر آذربایجانی به زبان ترکی ، ضربه های کاری بر پیکر استبداد شاهان و امیران و حیله و تزویر آخوندهای فریب کار وارد می ساختند. این دوشاعر ترقی خواه و شیرین زبان آذربایجان عبارتند از صابر میرزا و معجزشبستری . اشعار صابر میرزا را در ستایش از انقلاب مشروطه و ستار خان، گرد آزادی، فدائیان جان بر کف تبریز، در سنگرهای جنگ با قشون های استبداد می خواندند. در بین شعرای دوران معاصر ایران، کمتر شاعری میتوان پیدا کرد که نظیر معجز شبستری علیه آخوند ها و خرافات، میارزه کرده و از حقوق پایمال شده زنان دفاع به عمل آورده باشد. در شرایطی که در طول نود سال گذشته ، ملت های غیر فارس ایران از تحصیل به زبان مادری خود محروم بوده اند و در مدارس و ادارات کشور همه جا، زبان فارسی تنها زبان متداول بوده است ، شعر و ادبیات این ملت ها که طبیعته شامل ادبیات ترکی هم میشود، سخت لطمه دیده است . شعرای ملت های غیر فارس مجبور بوده اند در خلق آثار ادبی از زبان فارسی که برای ملت های غیر فارس، زبان بیگانه ای محسوب میگردد، استفاده کنند . به عبارت دیگر، در طول نود سال گذشته ، ادبیات و شعر ملت های غیر فارس ایران، امکانی برای رشد و عرض اندام کردن، نداشته اند. آیا این ستم آشکاری نیست که بر ادبیات ملت های غیر فارس ایران که بیش از نصف اهالی کشور را تشکیل میدهند، روا داشته شده است؟ در باره خودم باید این تذکر را بدهم که از همان دوران کودکی و اوان نو جوانی که به سرودن اشعار اشتغال داشته ام ،هرگز از نغمه سرائی به زبان ترکی، فارغ نبوده ام و همواره در زبان مادری نیز فریاد خود را علیه ظلم و بیداگری شاه و شیخ و همه دشمنان رهائی توده های زحمتکش، بلند کرده ام . اینجا برای نمونه به شعری اشاره می کنم که در سال 1332 در زمان حکومت مصدق به زبان ترکی ساخته و در آن، از اهالی مبارز تبریز خواسته ام در رفراندم برای انحلال مجلس فعالانه شرکت کرده و به خواست دکتر مصدق در این مورد، جواب مثبت بدهند . اینک ابیاتی از آن شعر را که در خاطرم مانده ، اینجا نقل میکنم . شرح و بسظ واقعه را میگذارم به وقت دیگر . او.یان ای قهرمان ملت! اویان ای غم چکن، گون گورمیین، تالان اولان ملت! اویان ای هر بلایه صبر ائدیب، قلبی یانان ملت! اسارت زنجیری آلتیندا، ایل لر یانمیشوق بیز لر مصیبت گورموشوق، لال اولموشوق، اودلانمیشوق بیزلر وطن دشمن لرین آخیر ایاقدان سالمیشوق بیز لر وطن توپراقینی جلاد لردن، آلمیشوق بیز لر داها وئرمه امان، جلاده ای مظلوم اولان ملت ! اویان ای هر بلایه صبر ائدیب، قلبی یانان، ملت!