Skip to main content

دوستان گرامی، مر شما را گفتم

دوستان گرامی، مر شما را گفتم
تبریزی

دوستان گرامی، مر شما را گفتم پیش از این که زبان دری که به نادرست فارسی نامیده می شود هزار سال است که زبان کاربردی همه ایرانیان است و کاربردی شدن این زبان پیوندی با رضاشاه و رژیم پهلوی ندارد! چنان که پیش از رضاشاه همه دبستان ها در آذربایجان با زبان فارسی کار می کردند نه با زبان ترکی! قانون اساسی مشروطیت در زمان مظفرالدین شاه قاجار ترک به زبان فارسی نوشته شده است نه به زبان ترکی! پیمان های ترکمانچای و گلستان در زمان فتحعلیشاه قاجار ترک به زبان فارسی نوشته شده بودند نه به زبان ترکی! نخستین روزنامه در ایران به نام "وقایع اتفاقیه" در زمان ناصرالدین شاه قاجار ترک به زبان فارسی چاپ شده است نه به زبان ترکی! هزاران نامه را می توان یافت که پادشاهان ترک قاجار به زبان فارسی نوشته اند اما حتی یک نامه را نمی توان یافت که به زبان ترکی نوشته شده باشد و همه اینها پیش از رضاشاه بودند! سرایندگان .....

..... و نویسندگان ایرانی نیز هزار سال است که نوشته هایشان را به زبان فارسی نوشته اند نه به زبان ترکی! ساخته شدن دبستان های نوینی که با روش اروپائی و با زبان فارسی کار می کردند نیز در زمان قاجار و از سوی حسن رشدیه که یک ترک تبریزی بود و در کوی چرنداب تبریز زاده شده بود آغاز شد نه از سوی رضاشاه و در زمان پهلوی! ***** دوستان گرامی، من که خودم ترک هستم این سخنان را برای چه می نویسم؟ آیا برای ستیز با زبان ترکی؟ نه! برای ستیز با دروغ بافی و تاریخ تراشی و داستان پردازی های اشترگربه ای پان نامه ای است که من این سخنان را می نویسم! وگرنه زبان کاربردی هشتاد میلیون ایرانی اگر به جای زبان فارسی زبان ترکی باشد می تواند باشد و من نمی گویم نباید باشد! چون برای کسانی که باورمند به تک میهنی (اینترناسیونالیسم) هستند گویشور بودن به یک زبان نشانه خوب بودن و بد بودن کسی نیست و این ناسیونالیست ها هستند که از زبان بتی ساخته و در برابر آن به خاک می افتند! چنان که در گفته ها و نوشته های پان ترک های ایرانی زبان مادری بتی است که باید در برابر آن سجده کرد! برای انگل های سیاسی پان ترک فدرالیسم نیز دستاویزی برای دیوارکشی های ناسیونالیستی در یک سرزمین است نه ابزاری برای مردم سالاری! حق تعیین سرنوشت نیز ابزاری برای دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک کشور بر پایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان است نه ابزاری برای ارج نهادن به خواست مردم یک سرزمین در مرزبندی سرزمینشان! در نوشته های پان ترک های ایرانی اگر هم از رژیمی که گرداننده آن ترکی به نام خامنه ای است یاد شود این رژیم یا رژیم راسیست فارس است یا رژیم پان فارس است یا رژیم فاشیست فارس است یا رژیم نژادپرست فارس است یا رژیم شوونیست فارس است یا رژیم فارس گراست و ..... اینان مانند گرامافونی که سوزنش گیر کرده باشد می گویند زبان، زبان، زبان، زبان، زبان، ..... و پس از گفتن سخنان صد من یک غاز و بی سر و ته و تکراری و خسته کننده به یاد نمی آورند که کسانی که در آذربایجان و بخش های ترک نشین دیگر ایران خون مردم گرسنه ترک را به شیشه کشیده اند پیوندی با قوم منحوس فارس و ملت ستمگر فارس و ملت بیگانه فارس نداشته و همگی از ترک نژادها و ترک تبارها و ترک زبان ها هستند! روشن نیست که آیا با کار کردن دبستان هائی به زبان مادری کباب هائی به پهنای یک وجب و درازای سه وجب از آسمان خواهند بارید و یا نان سنگک برشته کنجدی و یا سکه های زرین؟! و آیا ترک های ایرانی هیچ کمبودی به جز دبستان به زبان مادری ندارند؟ بی مزه تر از همه اینها سخنان پان عرب ها درباره دبستان به زبان مادری است! پان عرب هائی که مانند صدام حسین پان عرب اهواز را الاحواز، آبادان را عُبّادان، خرمشهر را محمره، سوسنگرد را خفاجیه و خوزستان را عربستان می نامند مانند پان ترک ها زبان، زبان می کنند! هنگامی که رژیم آخوندی می کوشد زبان فارسی را نابود کرده و زبان عربی را در همه جای ایران بگستراند سخن گفتن از دبستان به زبان عربی یک شوخی بی مزه است! در قانون اساسی رژیم ولایت فقیه آشکارا از ناچار بودن همه دانش آموزان ایرانی به آموختن زبان عربی سخن گفته شده است و پان عرب هائی که مانند پان ترک ها زبان، زبان می کنند می گویند که رژیم فارس ها نمی گذارد ما دبستان به زبان مادری داشته باشیم! (اصل شانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران - از آنجا که زبان قرآن و علوم و معارف اسلامی عربی است و ادبیات فارسی کاملا با آن آمیخته است این زبان باید پس از دوره ابتدائی تا پایان دوره متوسطه در همه کلاس ها و در همه رشته ها تدریس شود!)