Skip to main content

آقای اسامه مجددی، قبل از

آقای اسامه مجددی، قبل از
حسن جداری

آقای اسامه مجددی، قبل از اینکه به نظرات بغایت شوونیستی و نادرست تان پاسخ دهم ، می خواهم این نکته را برایتان تذکر دهم که هر گونه توهین به ملت های مختلف چه در ایران و چه در دیگر نقاط جهان، کاری بس نکوهیده و زشت است . شما برخوردی کاملا توهین آمیز و شوونیستی، به ترک تبار ها و زبان آنها دارید. با این نگاه برتری طلبانه و قوم گرایانه ، شما هرگز قادر نخواهید شد ستم ملی را که در طول نود سال گذشته از جانب دو رژیم ارتجاعی شاه و جمهوری اسلامی بر ملت های غیر فارس ایران اعمال شده است، درک کنید . بهمین جهت نیز با امثال شما بحث و گفتگوی متمدنانه و دموکراتیک در زمینه مساله ملی در ایرن ، نتیجه و فایده ای نخواهد داشت .احساسات شوونیستی و برتری طلبی قومی و زبانی در شما آن چنان ریشه دار است که قیافه برخی از ترک زبانهائی را که در سایت " ایران گلوبال " مقاله و

مطلب می نویسند، به قیافه و صورت مغول ها و تاتارها ماننده کرده و با این نظرات عمیقا شو ونیستی، این پا آن صاحب نظر ترک تبار و ترک زبان را مورد اهانت قرار میدهید. در عین حال، این برخورد ارتجاعی شما توهین بزرگی به ملت مغول محسوب میشود. در دنیا نه یک ملت و تباری به ملت های دیگر برتری دارد و نه هیچ زبانی برتر از زبان های دیگر است . از دید من، مغول ها چه از لحاظ انسانی و تباری و چه از لحاظ زبانی و فرهنگی با دیگر ملتهای جهان در دنیای پر جمعیت کنونی، فرقی ندارند . آنچه انسانها را از همدیگر متمایز می سازد، بهیچوجه هیکل و قیافه و گوش و چشم آنها نمی باشد. زبان فارسی را شما به ناروا از زبان ترکی برتر دانسته و زبان ترکی را به مثابه زبانی ناقص و معیوب مورد استهزا قرار میدهید. در عین حال از ترک زبانهای ایران میخواهید، به زبان فارسی که از دید شما زبانی برتر وکامل می باشد، نظرات خود را ابراز دارند! آقای مجددی، دلیل اینکه در ایران تحت ستم کنونی ، نویسندگان، شعرا و اندیشمندان متعلق به ملت های غیر فارس ایران به زبان فارسی مطالب و آثار خود را ارائه میدارند، همانا قدغن بودن زبانهای غیر فارس در این کشور چند ملیتی می باشد. نوباوگان آذربایجانی، عرب و کرد و دیگر ملت های غیر فارس ایران تا قدم به مدرسه میگذارند ، زبانی بیگانه برایشان تحمیل میگردد . این زبان بیگانه برای ملت های غیرفارس ایران، همان زبان فارسی است. بهمین علت دلیل نیز، کودکان دبستانی در آذربایجان، کردستان و دیگر مناطق غیر فارس کشور، از فرا گرفتن زبان مادری خویش محروم می مانند. در دبیرستان ها و دانشکده ها ، شاگردان چیزی را که به نام تاریخ ادبیات یاد میگیرند، همان ادبیات فارسی است . یک دانش آموز و دانشجوی آذربایجانی، در حالی که طوطی وار اسامی و اشعار شعرای فارسی زبان را یاد میگیرد ، قادر به کسب کمترین دانش در زمینه ادبیات ترکی آذربایجانی نمی باشد.. این مشکل، در مورد دانش آموختگان ملت های غیر فارس دیگر نیز، مصداق پیدا می کند. در زمان حکومت فرقه دموکرات آذربایجان در بین آذر ماه 1324 و 21 آذر 1325، در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان، در مدارس، همه به زبان ترکی تحصیل میکردند. برای نمونه، در کتابهای درسی پر ارزش کلاس های پنجم و ششم ابتدائی، مطالب مفیدی در باره شعر و شاعری و ادبیات آذربایجان درج شده بود و کودکان با فرا گرفتن مطالب این کتابها می توانستند با اسامی شعرا و ادیبان و اندیشمندان سرزمین خود و آثار آنها آشنائی پیدا کنند. تحمیل زبان فارسی به ملت های غیر فارس ایران- آز ترک های آذربایجان گرفته تا بلوچها،- صدمات جبران نا پذیری به زبان و ادبیات این ملت های تحت ستم، وارد ساخته است. در پایان این نوشته می خواهم این واقعیت را به یاد همه شوونیست هائی که مبلغ و مروج شوونیسم قومی و زبانی و نژادی هستند ، برسانم که در دنیای امروز ، هیچ جا ، نژاد خالص و نابی وجود ندارد . افتخار بر زبان و نژاد و قوم و ملت برتر، کار انسانهای کم عمق، عیر منطقی و شوونیستی است که جوامع بشری را نه از دید طبقاتی و تضاد و کشمکش ها بین طبقات متخاصم ، بلکه از نقطه نظر قوم پرستی و نژاد پرستی ، مورد بررسی و توجه ، قرار میدهند.