Skip to main content

جناب بایرام گرامی سلام؛

جناب بایرام گرامی سلام؛
بهنام چنگائی

جناب بایرام گرامی سلام؛
دوستِ ستم سهم و زحمتکشِ بیدادرس من بدانید، که رژیم خودکامه شیعی ـ ولائی مادر همه ی رودرروئی ها و مصیبت های اجتماعی و منشأ تشدید ستیزهای ناخواسته ی ملت های ماست. همانگونه که در دوره ی شاه بود!

اما، براستی ننگ بر آنان خودبزرگ بینِ بی شعور باد. از آنچه که بی شرمانه بر شما توسط آن بی خردان ِ بیمار رفته، بسیار رنجور شدم؛ از شما می خواهم مرا در این ستم های ناروا و ناسزاهای ابلهانه ی آنها، که بر شما رواداشته اند، همدرد خویش بدانید.

خلاصه ای از نوشته شما:
مسئله خیلی ساده هست ، در ایران فارس زبانها زیر استبداد هستند و ترک زبان ها زیر استعمار ، و کسانی که قصد انحراف دیگران از اصل مطب دارند مجبوررند بجای دو سطر ، دو صفحه به غیر مطلب بپردازند تا حسابی عوام فریبی کرده باشند

جناب بایرام!

من نیازی به مردمفریبی و ریاکاری ندارم و تنها با شما همفکری ساده می کنم.

شما بی گمان می پذیرید که در هرگوشه ی ایران خامنه ای و آخوندها دیریست زندگی بکام کارگران و زحمتکشان و حقوق بگیران بیش از هر زمانی سخت و ناگوار شده است. یافتن اندکی نان و پیداکردن کار در ایران امروز بزرگترین هنر زمانه شده است که هرکسی توانائی یافتن آنها را به آسانی و ای بسا با تخصص های بالا هم اغلب ندارد.

اما چرا؟
زیرا، ساختار اقتصادی کشور ما سرمایه داری انگلی، میانجیگری تجاری ـ مالی و وابسته به الگوهای نئولیبرالی چند چهره است و ثبات و تکامل اقتصادی ندارد. سیاست این نظام یکه تاز نیز، برپایه های اسلام شیعی و آن هم تابع اراده ی حاکمیت یکفرد بنام ولایت فقیه مطلق می باشد.

این سیستم خودرأی تا بوده و هست پیوسته دشمن ذاتی نیروهای کار مبتکر، ایده های سازنده و ناسازگار با اراده ی مستقل طبقه ی کارگر و ارگان های خودمدیریتی و صنفی آنها بوده است. و طبعا همه ملت های سرخورده ی ما نیز شاید با اندکی تفاوت از استبدادمذهبی و تنگناهای فراوان موجود کشور بسیار رنجبرده و همچنان از ستم ها می نالند.

بنا بر این در میان مردمان ما نارسائی ها و ناتوانائی های درآمد امری یکسان و جاری ست. زیرا بیش از نیمی از مردم کار ( بیرون از اینکه شهروند کدام استان باشند) دچار فقر و تنگدستی مزمن می باشند واغلب آنها بیکار و یا با آن درآمد ناچیز توانائی چرخاندن زندگی خویش را ندارند. و جای شک ندارد که نداری و بینوائی عمومی برای ادامه زندگی در سراسر ایران بیداد و غوغامی کند.

جناب بایرام!
و همین فقدان های کلان و کمرشکن است که دوستان و همدردان بی پناه را ناآگاهانه و بر حسب تلاش برای حفظ بقا خویش، بجان همدیگر می اندازد.
به باور من، استبداد و استثمار مورد نظر شما دو روی سکه ی حاکمیت فاسد و چپاولگر و ستمگر رژیم جنایتکار ولائی ست.

با سپاس از نوشته ی شما. تندرست باشید