Skip to main content

منصور گرامی،

منصور گرامی،
آ. ائلیار

منصور گرامی،
هر زبانی دریچه ی مخصوص به خود دارد که از آن به « اشیاء و پدیده ها» نگاه میکند. این پنجره در بخشی با دریچه ی دیگر زبانها یکی ست ، ولی در بخش دیگر متفاوت است. این تفاوت ویژگی دریچه و نگاه خاص هر زبان را میافریند.
در این مورد میتوان به این نوشته مراجعه کرد:
http://www.iranglobal.info/node/57036

مسئله ی « ساغ-سول» یا در فارسی که بعکس « چپ-راست» گفته میشود مربوط به همین نگاه خاص زبانی ست.
نگاه زبان ترکی به اشیاء و پدیده ها با نگاه زبان فارسی و دیگر زبانهای « تحلیلی» فرق دارد.
در نگاه زبان ترکی پدیده ی ساغ اول توجه شخص را جلب میکند و بعد سول.
در زبان فارسی عکس قضیه صادق است.
ذهن کودک از آغاز به نگاه زبان خود عادت میکند و آنرا درونی میسازد. هنگامیکه در محیط این ذهنیت را برهم میزنند
کودک « جهت یابی» خود را گم میکند.

راه درست زبان آموزی آموختن زبان غریبه بر پایه ی زبان مادری ست. نه متلاشی کردن ذهنیت زبان مادری کودک.
متاسفانه آنچه سیستم زبان آموزی بوده و ما تجربه کرده ایم متلاشی کردن ذهنیت کودک بوده است.
اینجا وجود «مشکل جهت یابی کودک» که تا آخر زندگی با او میماند کاملا سیتماتیک است.
----
به این جملات دقیق شویم:
-آغ بولودون توی گونودور( بختیار وهاب زاده).
-روز عروسی باد (سپید) است

در جمله ترکی نخست « سفیدی» ، بعد « ابر» ، بعد « عروسی» ، و در آخر « روز» و کار ( فعل» ،
توجه را جلب کرده و « ردیف» شده اند. فرعیات نخست بعد چیزهای اصلی آمده است.
اما در فارسی این پدیده ها نظم دیگری دارند و توجه را طور دیگری
جلب نموده و ردیف شده اند: روز عروسی باد (سپید) است.

در جمله ی دیگر نیز چنین است:
- آغ یئل آغ گول بیتیریر
- سپید باد ، سپید گول ، می رویاند( باد سفید" باد گرم و خشک" موجب رویش گل سفید می شود)

در نگاه زبان ترکی فرعیات نخست توجه را جلب کرده و بعد چیزهای اصلی. چنین نیز نوشته میشوند.
ولی در نگاه زبان فارسی که در مثال نخست بهتر قابل تشخیص است اول چیزهای اصلی مورد توجه قرار گرفته است.
--------
ذهنیت کودک با نظم زبان مادری ساخته میشود. ذهنیت او را برهم زدن جنایت است. کشتن روح اوست.