منم بابک خرمدین ازآذربایجان :

با رفرمه مسیحیت از یهودیت جدا کردند و از مسیحیان باعنوانه پیشاهنگان استفاده کردند و در پشت سر آنان به تجاوزات به دیگر ملل ادامد دادند و میدهند تا به ارمنستان. پایتخت شرقی به پا کردند بنام بیزانس شرقی.برای تقابل با رومیان موبدان زرتشتیت را بپا کردند و اولین اتحاد دینی را در تاریخ ایران وقه زدند شروع به ساختن الهیات زرتشتی شد ند لازم به ذکر است دومین اتحاد دینی زمان شاه اسمایل گجستک ترک با دستورات واتیکان برای تخریب پشت جبهه ترکان عثمانی وقه خورد .سومین اتحاد دینی را هم در عصر حاضر خمینی گجستک ملعون انجام داد. در جستجو و مو شکافی برای پیدا کردن اولین آغاز تقابل بین دو نهاد دین و دولت بودم. کوتاه سخن هرچه سنگ نوشته بود از شاهان بود ! اولین سنگ نوشته ثبت شده متعلق به همین کر تیر بود. و دلالت بر زمانی دارد که جای فر کیانی با فر ایزدی جابجا یا یکی میشود و اولین ولایت فقیح وقه تاریخی می خورد .از ان قبل تر فر کیانی را از پادشاه قبلی می ستاندند اما بعد ها باید از مؤبد میگرفتند حتی در مقطعی ثبت شده خسرو پرویز این فر را در نبرد با شیران بدست می آورد .همین مشکل را محمد رضاشاه با آخوندها داشت و در زمان پدرش رضا شاه آخوندها از ترس جمهوری سکولار آ تاترک رضایت به پادشاهی رضا شاه دادند . خود فر کیانی که تبدیل شد به فر ایزدی هم ثمبل دارد همانند یک حلقه با دو گوی در شروع حلقه و ان را در دست داریوش و کورش کبیر دیده می شود .حتی در تصویر شما هم که زحمت کشیده و در متن نوشتاری خود قرار داده اید طا ق بستان نمودار است همچنین در تصویر فره وهر. دکترین هخامنشیان و اشکانیان بسیار متفاوت است از بنیاد سکولار است و جهانبینی کاملا منحصر بفرد است با آشنای با این ایرانشهری که در آن جان مقدس بوده و حا صل ان در ان مقطع شهر نشینی بوده یعنی مدنیت یعنی شهریور جان آدمی در شهردر مدنیت در امان بوده . دو خدا از پنج خدای ایران خرداد و امرداد که سمبل خوش زیستی و دیرزیستی که توسط محمد تازی سروته در چاه ابی آویزانند و در حسرت جرعه ای آب .زرتشت و الهیات زرتشتی، کوشیدند که تصاویر خرداد وامرداد را چنان تغییر شکل بدهند که بیانگرآرمانهای مینوئی وآسمانی آنها بشوند و چهره های اصیل خرداد و امرداد را، تا توانستند کوبیدند و پوشانیدند که سپس درقران نیز همین راستا دنبال شد و ، هاروت ( خرداد ) وماروت ( امرداد ) از فرشتگان مطرود گردیدند . ولی غایت مدنیت جمشیدی ، رسیدن به همین دوآرمان بود ، که به قول شاهنامه مردمان درشهرجمشید ، « زرنج و زبدشان نبود آگهی » و « زرامش جهان بد پرآوازنوش » و « ندیدند مرگ اندرآن روزگار» و « جهان بد بآرام ازآن شادکام » . اینها بازتاب ویژگیهای خرداد وامردادند. بیراهه رفتن تمدن بشری از زمانه حمله اسکندر گجستک آغاز شد و این انحطاط ادامه ان است . سمبل جان مقدس تصویر گاو بود که در همه آثار باقی مانده مشهود است . و تصویر درندگی کشتار بی رحمی و شقاوت هم گرگ بود که ترکان سمبل اشان است . گفتنی بسیار است فرهنگ ایران، استوار برتصویر ِ خالقی که مخلوقات مختلف را خلق میکند، نیست ، بلکه استوار براصلی هست که خود، یکجا ، استحاله به تنوع می یابد و کثرتی میشود که همه باهم متفاوت ، ولی به هم بسته اند . متآسفانه جمعی به گدای عادت کرده اند سوسیالیسم , سکلولاریسم همین کنار دستمان است فرهنگ ایران بر مبنای "creation آفرینش" نیست بلکه " evolution " تکامل است . درجامعه ای که اکثریت مردم، مقلدآخوندها هستند ، و روشنفکرش ، فقط از غربیان، رونوشت برمیدارد، و میخواهند سرمشق تازه ملت باشد ، انتظار جامعه سکولارساختن، انتظاری بیجاست اما حقیقت آرام آرام در پس ما میاید در پایان با قدردانی از زحمات جناب عا لی
پاینده و جاوید باش ای ایران گهواره تمدن بشری و بدور باش از دورغ و دروغگویان