Skip to main content

جناب آلتین,

جناب آلتین,
peerooz

جناب آلتین,
یکی از نشانه های " پان " تحریف گفته های دیگران و اغراق در بیان حقایق میباشد. آنچه من گفتم و منظور من بود اینست که در دوران تجزیه طلبی و حق تعیین سرنوشت, " شاید لازم باشد, " شاید لازم باشد " که به عواقب نامطلوب آن نیز توجه کرد ". همین . در هیچ جا من به کسی تهمت نزده و ادعا نکردم که تمام حقیقت را میدانم.

همانطور که گفتم علاقه ای هم به گفتگو در باره مسائل اتنیکی ندارم و من با اقرار به بی اطلاعی, کنجکاو " تشکیلات یئنی گاموح " بودم که هنوز هم جز آنچه در ویکیپدیا آمده است در باره آن چیزی نمیدانم ولی برای کسی که چنین مقاله ای مینویسد بنظر من ذکر این مطلب ضروری بود. و شما بجای رد و یا تائید مطلب, مرا پیر پاتال بزدل ترک ستیزی که مطلب را نخوانده ازبر شده‌ و در کشورهای غربی روی مبل راحت خود لم داده و در خوابی عمیق غوطه‌ور شده است مفتخر نمودید.

سپس مرا بدون دلیل

متهم نمودید که گفته ام "زندانی به جای آنکه از شرایط خودش در زندان شکایت نماید ..." و بعد کامنت " سعید " را منتسب به " تبریزی " نموده و مرا شریک جرم ایشان دانستید که نسبت به «تورک‌ها» نگاه هیستریک و فاشیستی دارم. و من هیچگاه " آتاتورک بنیانگذار جمهوری نوین تورکیه که در زمان خودش یکی از مدرن‌اندیشان به وضعیت تورکیه و جهان بود " ر ا با «رضا میرپنج سوادکوهی» مقایسه نکرده ام. و " گوش شما از این مهملات اشخاص بی‌وطنی مثل من پر است " و من " از نظر فکری یک تورک‌ ستیز هویت‌باخته می‌باشم ". و سر انجام " گفتگو " ! اینکه " من هم بهیچوجه انتظار ندارم با تورک‌ ستیزانی چون شما..... ... به نقطه نظر مشترک برسم چرا که ما در اصول و مبانی با همدیگر تضاد فکری داریم ".

آیا لحظه ای به فکر شما خطور کرده است که ممکن است نظر متفاوتی هم وجود داشته باشد و یا مغز شویی کامل بوده است و آیا تعجبی دارد زمانی که شاملو و بختیار از " نعلین " صحبت میکردند کسی توجهی نمیکرد چون آنها نیز در اصول و مبانی با دیگران تضاد داشتند؟ و آیا تمام این " گفتگو " ! جز اتلاف وقت چیز دیگری بوده است ؟