Skip to main content

آقای کرمی هر کجای ایران که می

آقای کرمی هر کجای ایران که می
Anonymous

آقای کرمی هر کجای ایران که می روید ترک است و هر کار مهمی که (چه منفی و چه مثبت) در ایران صورت گرفته بدست ترکهای کارآفرین صورت گرفته و اگر امروز فرزند فرح دیبای تبریزی تا حدودی خود را باه واقعیتها نزدیک کرده، باعث خشم شماها شده و همگی پانفارسیستها دست بیکی کرده و او را آق والدین می کنید، بگذارید با شرح حالی که برایم اتفاق افتاد موقعیت برتری کیفی و کمّی ترکها را در ایران و جهان و بر خورد تخریبی بی ثمر پانفارسیسم را برایتان تجسم کنم ما به یک جشن دعوت شده بودیم چند نفر فارس زبان هم آمدند و در کنار من نشستند، سلام علیکی با هم کردیم و بلافاصله جوک گفتنها شروع شد، یه ترکه یود، یه رشتیه بود، یه لره بود، تا اینکه یک آدم مسّنی شروع به صحبت کرد، منهم فکر کردم که می خواهد این جوانها را نصیحت کند، ولی ایشان هم شروع کردند با کلمه ای بابا ما از دست این ترکها نمی دانیم کجا بریم، تهران که بودیم

همه در و همسایه هامون ترک بودند بعد رفتیم ترکیه پناهنده شدیم اونجا هم که ششدانگ ترک بود، تا اینکه بعد از دو سال از طریق سازمان ملل به اروپا آمدیم، دم در فرودگاه که سوار تاکسی شدیم، متوجه شدیم که شوفر ترک است و بعد که خانه گرفتیم، همسایه هامون ترک بودند، میوه فروش سر خیابان، دئنر کباب ترک و توی کوچه هم بچه های ترک با هم بازی می کنند و مرتب لغات ترکی می شنوی که بچه ها آنه آنه کنان مادرشان را صدا می کنند، ما عجب گیری افتادیم دست این ترکها، فکر کنم این ترکها تو اون دنیا هم دست از سر ما بر نمی دارند، تا آنموقع آنها متوجه نشده بودند که من ترک هستم، منهم گفتم، نکنه خدا هم ترکه؟ و بلافاصله شروع کردم به گفتن یک جوک، گفتم یک فارس زبانی بعد از فوت، در آن دنیا پیش خدا می رود و از خدا می پرسد که آخه خدا چرا این همه ترک آفریدی؟ خدا می پرسد؟ (نمنه ایستیرسن) چه می خواهی؟ بعد عزرائیل را صدا می زند، که من زبان این آقا را نمی فهمم (سن کی آدملارین جانین آلیسان هامنین دیلین دنیادا بلیرسن گل گور بو نه ایستیر) تو که به خاطر گرفتن جان آدمها زبان همه ملتها را می دانی بیا ببین این آقا چی می گه، اینها مثل بچه ائی که شلوارش را خیس کرده باشند، نمی دانستند چی بگویند، تا اینکه پیرمرد با احتیاط از من پرسید، شما آذری هستید؟ گفتم نه من ترک هستم، بعد شروع کردند به صغرا کبرا چیدن، تو رو خدا بدل نگیرید، منظور ما ترکهای ترکیه است، بعد منهم گفتم که همسایه هاتون هم در تهران ترک ترکیه بودند؟ دید که کار بدتر و خرابتر شده، کفت که شما ها که در اصل ترک نیستید، شما آذری هستید، گفتم که شما فرمودید همه همسایه هامون از این ترکهای اردبیل و تبریز بودند، پس این آذری بعداّ از کجا در آمد؟
در آن مهمانی چند نفر اروپائی هم بودند که یکی رو کرد به من و با عذر خواهی و اجازه از من پرسید‌ می توانم بپرسم اهل کجا هستید، قبل از اینکه من جواب سئوال ایشان را بدهم، آنها بلافاصله جواب دادند که ما همه پرشین و ایرانین هستیم، او با تعجب یک نگاهی به من کرد و یک نگاهی به آنها و بعد گفت من تعجب می کنم این آقا بیشتر شبیه مردم اروپای شرقی است و تصور می کنم که شما ها هم هندی و یا پاکستانی باید باشید، دوباره آنها پریدند وسط صحبت و با اشاره به من گفتند که اینها از استان آذربایجان و آذری هستند که جز کوچکی (با حا لتی که آذربایجان مستعمره کوچکی از ایران است) ، از سرزمین بدون ساحل (منضورش سرزمین بیکران بود) با مرزهای پر از جواهر (منضورش مرزهای پر گهر بود) ایران، که آن اروپائی منگ و هاج و واج یک اوکئی گفت و رفت که بعدش اینها شروع کردند به توهین که این خارجی ها همه اشان راسیست و نژادپرستند و من تا آخر نفهمیدم که اینها بعنوان پناهنده در اروپا چرا خود اروپائی ها را خارجی خطاب می کنند،