Skip to main content

هدف نویسنده مقاله این است که

هدف نویسنده مقاله این است که
Anonymous

هدف نویسنده مقاله این است که با ارائه فاکت هائی از دوران زندگی پیشه وری، شوروی تحت رهبری استالین را مورد حمله قرار دهد. در واقع امر، مقاله از یک دید ایده آلیستی و بدون پیوند دادن مسائل تاریخی بهمدیگر، نوشته شده است. نویسنده مقاله، این واقعیت را از انظار خوانندگان خود پنهان نگه میدارد که اگر یاریهای دولت جماهیر شوروی نبود، جعفر پیشه وری از رهبران حزب کمونیست ایران ( 1920) با همه درایت و کاردانی که داشت، با آن سهولت به تشکیل حکومت دموکراتیک در آذرببایجان موفق نمی شد. حکومت فرقه دموکرات آذربایجان در شرایطی ایجاد شد که در نتیجه بر افتادن سلطه رضا خانی، آزادیهای نسبی دموکراتیک در آذربایجان و دیگر نقاط کشور به وجود آمده بود. در چنین اوضاع و احوال مساعدی، دهقانان و دیگر توده های زحمتکش درسرتاس آذربایجان دست به عصیان و اعتراض علیه ارباب ها و ژاندارم ها زده و با توسل به

مبارزات مسلحانه توده ای، ضربه های کاری بر پیکر ارتجاع هار وارد ساختند. بدون هیچ تردیدی،جنبش خلق بپاخاسته آذربایجان، جنبش اصیل ومستقل خلق ستمدیده ای بود که طی سال ها از ظلم و بیدادگری دولت مرکزی و اربابان ستمگر و دیگر زالو های اجتماعی سخت به ستوه آمده و اینک در شرایط مساعدی که در صحنه سیاسی کشور ایجاد شده بود، دست به عصیان و مبارزه قهر آمیز توده ای زده بود. در بحبوحه حنگ جهانی دوم، به خاطر نزدیکی رضا شاه به آلمان هیتلری، قشونهای متفقین به ایران حمله کرده و این کشور را به اشغال نظامی خود در آورده بودند. وجود ارتش شوروی در آذربایجان، شرایط مساعدی را برای گسترش دامنه فعالیت های آزادیخواهانه و دموکراتیک در این خطه فراهم آورده بود. اگر دخالت ارتش شوروی نبود ، ارتجاع هار ایران که به منافع قدرت های امپریالیستی خدمت میکرد ، جنبش دموکراتیک خلق آذربایجان را در نطفه، خفه میکرد. اگر شوروی با دادن بیش از 20 میلیون قربانی در جنگ جهانی دوم ، نازیهای هیتلری را شکست نمی داد ، هرگز مبارزینی نظیر پیشه وری نمیتوانستند، حکومت دموکراتیکی را در آذربایجان پایه ریزی کنند. حکومت فرقه دموکرات آذربایجان گرچه در درجه نخست، نتیجه طبیعی مبارزات توده های زحمتکش آذربایجان در راه رسیدن به آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی بود ، اما یاری های ارتش شوروی مقیم آذربایجان در شکل گرفتن و ایجاد آن بی تاثیر نبود. به نظر من، نویسنده مقاله عمدا به فعالیت های پیشه وری در جنبش کمونیستی ایران، حزب عدالت( 1917) و ادامه آن، حزب کمونیست ایران ، کوچکترین اشاره ای نمیکند.از دید نویسنده ، پیشه وری صرفا به خاطر خدمت به انسانیت بود که در عمر کوتاه پر ثمر خود آنهمه تلاش و فعالیت میکرد و یازده سال تمام در زندان های مخوف رضا خانی، متحمل آنهمه آزار و فشار جسمی و روحی میشد!