مجبور شدم همه کامنتم را در

رفيق مينو هميلي كار تو درست بوده، مطلقا از اين برخوردها دلسرد نشو و به افشاگريهات ادامه بده.
مارکس عزیز و انقلابی، جمله قشنگی دارد، و ان اینکه برای رسیدن به اهداف شرافتمندانه، وسایل شرافتمندانه لازم است، در جوامع طبقاتی، مبارزات سیاسی فقط مبارزه سیاسی نیست، بلکه، مبارزات تشکیلاتی و امنیتی از مهم ترین های ان است .
در مبارزات طبقاتی که مجموعه ای از درگیری ها در عرصه های گوناگون است، برای هر دو طرف درگیر، عرصه مسائل امنیتی از پیچیده ترین قسمتهای مبارزه است، زیرا دشمن با تمامی داده ها و امکاناتش، با بودجه های فراوان و دسترسی به مزدوران و افراد مختلف، با توانائی های گوناگون، به سازمان دادن نیروهایش به منظور ضربه زدن به مبارزین می پردازد، ناگفته نماند، درمقابل، دشمن طبقاتی در عرصه مسائل امنیتی دارای محدویت های بیشماری نیز هست، زیرا برای دشمن، همه چی باید غیر علنی و مخفی باشد، مخفی تر از مخفی، دوبل مخفی، عمل نماید، به همین خاطر، اگر سازمانهای سیاسی و مبارزین، اگر سیستم سازماندهی شان واکسینه باشد، میتوانند به خوبی از پس این موضوع برایند و کمترین آسیب های مختلف را متحمل شوند، واکسینه سیاسی، یعنی تلفیق مبارزه مخفی و علنی یکی از این امکانات است، که حتما تا حد ممکن به تناسب محل کار و فعالیت و زندگی باید استفاده شود، با افشا و لو رفتن هر یک از نیرو های دشمنان مردم، و مزدوران رژیم های ضد مردمی و هر اقدام افشاگرانه و افشای شیوه های توطئه گرانه رژیم های ضد مردمی، فضای اقدامات و رفت و امدشان و دستشان بیشتر بسته می شود، و همچنین بر دانش و تجربه مبارزات مردم بیشتر افزوده میگردد، درمقابل، سازمانهای سیاسی و انسانهای مبارز در چشم توده ها از اعتبار و نفوذ بیشتری برخوردار می شوند ... یکی از اهداف اساسی توطئه گرانه سیستم های ضد مردمی، دست یافتن و تسلط بر این عرصه است، هدف بدست گیری این فضا است، تا که سیاه را سفید، و سفید را سیاه جلوه دهند، لذا با تمامی تلاش سعی در آلوده نمودن فضای مبارزاتی دارند، تا برای مردمی که حوصله فکر نمودن کمتری دارند، تشخیص دوست از دشمن دشوارتر گردد، برای مقابله با آن نیاز به شیوه سازماندهی مناسب، علنیت در تمامی عرصه ها، به جز مسائل امنیتی داریم، تلفیق کارمخفی و علنی از اساسی ترین کارها است، تا خود مزدوران مجبور باشند در جهت و مسیر و خدمت اهداف سازمانهای سیاسی و مردمی حرکت نمایند، در عوض و به جای ضربه زدن، در تناقض کار و زندگی هر چه بیشتری باشند، آنگاه تنها راهی که برایشان باقی می ماند ترور است، ترور حقیقت و ترور انسان، یکی است، و خواهد بود، در عوض استفاده از سازمانهای سیاسی، و ضربه زدن به افراد ارزشمند و مبارزین و .... بنابراین دشمن طبقاتی در مسیر اقدامات سیاسی توده هایمردمی و سازمانها و افراد، مجبور می شود، همرنگ مبارزات مردم، بر ضد اهداف واقعی شان ... هر نوع تناقض و اشتباهی در این مسیر از سوی دشمن، که طبیعتا روی خواهد داد، صد در صد روی خواهد ، البته اگر دقت نظر داشته باشیم، و بقول لنین اعتماد کنیم بد نیست، اما با کنترل پیش برویم، به افشا و رو شدن دست مزدوران خواهد انجامید، تناقض انجاست که اگر از مجرب ترین و پیچیده ترین ها باشند، راهی ندارند، مجبور اند، اشتباه نماین، زیرا بر خلاف میلشان باید همراه مبارزات مردم شوند .... این ان تناقضی است که این سیستم های ضد مردمی در این عرصه نیز باید ...برتن بمالند .... شیرینی مبارزه در پیچیدگی های ان است .
عمرمحمدی