گزارش کامل وقایع تحصن امروز

با توجه به انتشار ویدئوهای مادر_مرتضی_مرادپور و برادرش، در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی، تعدادی از فعالین مدنی آذربایجانی هم در حمایت از آنها در تحصن شرکت می‌کنند.
به تدریج بر جمعیت افزوده می‌شود. در حین شروع تحصن، لباس شخصی‌ها و مامورین انتظامی سعی می‌کنند با ایجاد جو شدید امنیتی، مانع از تحصن و تجمع شوند. آنها در صدد پایان بخشیدن به تحصن و متفرق کردن جمعیت حاضر؛ با رفتارهای خشن و برخوردهای تند سعی در به خشونت کشاندن این تجمع آرام و مدنی داشته و پیرو آن خواستار پایان بخشیدن به آن می‌شوند.
بعد از بی‌نتیجه ماندن تلاش‌های نیروهای امنیتی و انتظامی؛ آنها این بار با گفتگو سعی در متفرق کردن جمعیت را دارند که نهایتا تعدادی از نیروهای امنیتی، خانواده مرادپور و حسن آذربایجان (دمیرچی) به نمایندگی از فعالین آذربایجانی متحصن را به داخل دادسرا، جهت گفتگو با دادستان هدایت می‌کنند.
ناگهان بر تعداد نیروهای انتظامی و لباس شخصی افزوده می‌شود. آنها در تلاش برای دستگیری برخی فعالین و متفرق کردن جمعیت، باز هم به خشونت متوسل می‌شوند. تجمع‌کنندگان با هوشیاری به دور از هر گونه خشونت، تنها بر حق آزادی مرتضی تاکید می‌کنند.
در درگیری‌های صورت گرفته، مامورین امنیتی دوربین یکی از فعالین که فیلم و عکس‌های مراسم را به همراه داشت، با خشونت می‌شکنند و فیلم و عکس‌های مربوطه را حذف می‌کنند.

در اثر درگیری مامورین با فعالان مدنی و ضرب و شتم آنها، چند تن از فعالین از ناحیه گردن و دست و پا دچار کوفتگی و کبودی می‌شوند. با حمله‌ور شدن مامورین بر روی تجمع‌کنندگان، دهان سعید محمدی مجروح شده و خونریزی می‌کند. عینک اکبر ابولزاده شکسته، و دست وی جراحت برداشته و دچار خونریزی می‌شود. مامورین امنیتی سعی دارند این دو فعال آذربایجانی را دستگیر کنند که با دخالت و ممانعت جمع حاضر، موفق به این کار نمی‌شوند.
در این حین خانواده مرادپور به همراه حسن آذربایجان ( دمیرچی)، در داخل دادسرا به دلیل عدم حضور دادستان با نمایندگان او -معقری و علیلو- دیدار و گفتگو می‌کنند.

این دیدار به طول می‌انجامد. و نمایندگان دادستان با تکرار سخنان گذشته، ضمن اشاره به اعتصاب فردین مرادپور (فعال مدنی آذربایجانی و برادر مرتضی که در تیر 92 در هجدهمین روز اعتصاب غذا آزد شده بود)، آزادی وی بعد از اعتصاب غذا را عملی کاملا اشتباه از سوی مسئولین قضایی قلمداد کرده و می‌گوید: ما دیگر هیچ گاه آن اشتباه را تکرار نخواهیم کرد که یک زندانی فکر کند با اعتصاب می‌تواند به خواسته‌اش برسد. لذا اینک نیز هر بلایی بر سر مرتضی بیاید، ما اقدامی نخواهیم کرد.
بعد از ساعتی، نمایندگان دادستان با برقراری امکان ملاقات مادر و برادر مرتضی با وی، سعی در دادن وعده و وعید هستند. ولی در نهایت به بهانه اتمام وقت اداری و نبود قاضی ناظر زندان، هیچ ملاقاتی صورت نمی‌گیرد. این در حالیست که به گفته فعالان مدنی، رییس زندان یا دیگر مسئولین قضایی می‌توانست ترتیب این دیدار را بدهد.

سرانجام مسئولین قضایی و نیروهای امنیتی، پیشنهاد می‌دهند که ملاقاتی در روز یکشنبه با حضور خانواده مرادپور، حسن آذربایجان (دمیرچی) به نمایندگی از فعالین مدنی متحصن و نماینده‌ای از سوی مسئولین قضایی، با مرتضی مرادپور تربیت داده شود و از او درخواست کنند که اعتصابش را بشکند تا آنها اقدام جدی‌تری انجام دهند.
نمایندگان دادستان و نیروهای امنیتی بار دیگر تاکید می‌کنند که راه حل این گونه کارها، در تجمع یا تحصن نیست و ما هیچ اقدامی نمی‌کنیم مگر اینکه اعتصابش را بشکند.
فعالین و خانواده مرپور در پاسخ می‌گویند که اولا هیچ اعتمادی به شما نداریم، ثانیا اعتصاب او و تداومش تصمیم خود اوست و ما نیز بر آن احترام گذارده و حمایت می‌کنیم.