Skip to main content

یوسف عزیز سلام. می دانید که

یوسف عزیز سلام. می دانید که
Anonymous

یوسف عزیز سلام. می دانید که دو نوع نگاه به تاریخ و روایت ان وجود دارد: یکی چنانکه بود و دیگری از منظر منطبق ساختن آن با منافع سیاسی امروز. به نظر من انانکه تاریخ - یا این بخش و ان بخش رخدادهای گذشته - را بر حسب سیاستهای فعلی خود عرضه می کنند، در اشتباهند. با این متد هیچ درسی گرفته نخواهد شد و نیز نسل فعلی گرفتار روایتهای افراد و نیروهای مختلف المنافع خواهند بود. ما بی طرف نیستیم ولی این جانبداری خود را نه بصورت انکار برخی رویدادها و افزودن جعلی رویدادهای دیگار ، بلکه با انتخاب موضوعات و دفاع از حقانیت مردم و مظلومان انجام می دهیم.
اینکه امروز چپ های ایران چگونه به مسئله ملیتها نگاه می کنند، بحث دیگری است. زمانیکه چپ و مسئله ملیتها در گذر زمان را مورد بررسی قرار می دهیم، لاجرم باید هم بهپریروز و هم به دیروز و هم به امروز پرداخت. ولی سئوال شما درباره موضع چپ سالهای 24 و 25 ایران

حقیقت ناریخی این است که نهضت آذربایجان مورد پشتیبانی صدها هزار نفر انسان عدالت خواه و دموکرات در خارج از اذربایجان قرار گرفت. عمده و اکثریت قریب به اتفاق این افراد در حزب توده ایران متشکل بودند. این را نمی توان انکار کرد. آیا برخی از رهبران حزب مردد و یا مخالف بودند؟ بله. اما رهبری حزب توده ایران بمثابه یک ارگان و نیز نیروی عظیم حزب توده ایران حامی نهضت آذربایجان بود. اعزام «افسران خراسان» و دهها افسر دیگر به تبریز نمونه کوچکی از حمایت چپ ایران از 21 آذر بود. می دانید در میان اعدام شدگان چقدر فارس وجود دارد که گفته می شود برخی هنگام اعدام سرود آذربایجان را می خوانده اند.
اینکه پس از شکست نهضت - مانند هر شکستی- هم در درون فرقه و هم در داخل حزب توده اختلافاتی بر سر 21 آذر پیش امد ، یک حقیقت است. ولی هیچ تغییری در این حقیقت نمی دهد که چپ ایران در ان سالها پشتیبان آذربایجان بود. در دوره بعد از 21 اذر 25 صدای مظلومیت اذربایجان را در داخل ایران روزنامه های توده ای بلند کرده اند. همه اینها واقعیت است و امیدوارم قبول کنید که من بی سند حرف نمی زنم. حال بعدها چه پیش امد موضوع دیگری است. نظر چپ ها- چه توده ای و چه فدایی و ... در سالهای بعد را در فرصت دیگری بررسی می کنیم.
ضمنا اقای فرزانه نمی توانسته با ایرج اسکندری هم زندانی باشد. فرزانه پس از فرقه بزندان افتاده و اسکندری آن دوران خارج از ایران بود. احتمالا اشکالی در نقل فرزانه پیش امده و یا شما بد شنیده اید.
یوسف عزیز در میان نیروهای سیاسی در ایران (اسلامیون - رژیم، اصلاح طلبان دولتی، مجاهدین خلق، ملی مذهبی چی ها، شاهپرستان، مشروطه خواهان، چپ ها و بریده های چپ و ....) فقط به استثنای چپ ها همه مخالف یا دشمن خونی حقوق ملی ملیتهای غیر فارس ایرانند. اگر حسن نظری هست، کم یا زیاد، هرچه هست میان چپ هاست. نمی گویم کامل کامل و یا همانطور که شما و یا من می خواهیم، ولی فقط این نیروست که این طرف هست. ایا غیر از این هست. عقل و انصاف و منطق و منافع ایجاب می کند که هم به این حقیقت اعتراف کرد و هم از ان سود برد. یاشا. تا فرصت گفتگوی بعدی