Skip to main content

هموطن گرامی تبریزی، ضمن

هموطن گرامی تبریزی، ضمن
Anonymous

هموطن گرامی تبریزی، ضمن همراهی با شما در اینکه گرانندگانِ محترم ایران گلوبال باید از انتشار نظرات حاوی واژه های رکیک یا نظراتی که به نوعی سیاست خشونت عریان علیه گروهی از مردمان کشور تبلیغ می کند، خودداری کند.
اما با اینهمه ارزیابی شما از ایران گلوبال را منصفانه نمی بینم. چرا؟ چون اگر مطالب منتشره در پر شماره ترین یا محبوب ترین نشریه ی جهان را هم مد نظر قرار دهی، به یقین در آن نشریه مطلبی یافت خواهد شد، که با ذائقه ی شما، من یا دیگری جور نباشد. و در این حالت پسندیده نیست که شما یا من نویسنده ی آن مطلب را هرزنویس خطاب کنیم، بل پسندیده آن است، که نقدِ خود را بر آن مطلب نوشته و علل نارضایتی خود را آشکارا بیان نمائیم. و درست در همینجاست که مفهومی به نام آزادی بیان چهره می نمایاند.

شما تلاش داری به گردانندگان ایران گلوبال بقبولانی که به علت سوء استفاده های احتمالی از آزادی بیان، هرج و مرج پیش می آید. و در سایه ی این استدلال خود، شیوه ی کنترل و نظارت[یا همان ممیزی=سانسور] بر افکار را خواستار هستی.
اما تصور می کنم، "کنترل" موردِ نظر شما، حداقل در تاریخ صد و ده ساله ی گذشته ی کشور بارها و بارها آزموده شده، و هر بار این "کنترل" به ظاهر معصومانه و خالی از خطر، به دشمن جانی آزادی و آزادی بیان مبدل و کشورمان را، علیرغم تاریخ چند هزار ساله اش، در زمره ی فلاکت زده ترین کشورها ایستانیده است.

هموطن گرامی تبریزی، با اینکه می بینم و درک می کنم که شما با کوششی فراوان می خواهی در سمت آزادی و عدالت اجتماعی بکوشی، اما وقتی عملا به بهانه ی مقابله با هرج و مرجِ ناشی از سوء استفاده های احتمالی از آزادی بیان، خواهان محدود کردن آزادی بیان از طریق کنترل می شوی، از این راه جامعه را بر خلافِ خواسته ات به استبدادی دیگر رهنمون خواهی شد.
یقین کامل دارم که در اثر نشر، بسط و نهادینه کردن آزادی بیان در جامعه، مشتِ سوء استفاده گران راحت تر و سریعتر در نزد آحاد جامعه گشوده شده و جامعه در مسیر پیشرفت قرار خواهد گرفت. اما در مقابل، در مردابِ حاصل از استبداد جز رشد و تکثیر زشتی و عفونت چیزی دیگر نخواهیم یافت
پاینده و برقرار باشی
مشدی عباد