Skip to main content

در مقاله منظور از «عاقل یا

در مقاله منظور از «عاقل یا
آ. ائلیار

در مقاله منظور از «عاقل یا خردمند» و« دیوانه»توضیح داده شده است.
بله، اینجا دیوانه به معنی کسی نیست که از نظر پزشکی مریض است.
-«دیوانه»در مقاله نیرویی ست که«درجامعه دیکتاتوری و تبعیض و بی عدالتی پیاده کرده یا طرفدار پیاده شدن آنهاست ؛ و برای رسیدن به اهداف خود از شعارهای خوب و خوب جهت فریب مردم سود جسته یا می جوید.آگاهانه یا ناآگاهانه»
-«عاقل یا خردمند»نیرویی ست که میخواهد عکس عمل دیوانه در مقاله را پیاده کند. یعنی منافع و زندگی راحت را در « دموکراسی و رفع تبعیض وعدالت اجتماعی» دنبال میکند.

اینجا عاقل و دیوانه ، هر دو به منافع خود آگاه هستند. یکی آن را در دموکراسی و دیگری در دیکتاتوری می جوید.
اما تامین منافع « فردی و گروهی» با استبداد و تبعیض و بی عدالتی از دید« انسان پیشرفته ی سیاسی-اجتماعی» عصر ، از دید
بشریت، کار مذموم و خلافی ست. حد اقل تا حدود معیارهای استاندارد جهانی.

- آنچه شایسته و انسانی و اخلاقی ست همان تامین منافع فردی و گروهی و لایه ای( اجتماعی) ، از راه « دموکراسی و عدم تبعیض و عدالت اجتماعی» ، در قالب « مشارکت همگانی در اداره ی امور جامعه و حکومت» ست. این شیوه در جهان پیشرفته جز استانداردهای پذیرفته شده است. و تا حد قابل توجهی نیز پیاده شده است. و نتایج مثبتی نیز دارد.

- در سخن، هیچ نیرویی مخالف این راه نیست و همه با دموکراسی و عدم تبعیض و عدالت و قانون موافق اند؛ اما در عمل می بینیم
نیرو یا نیروها بر خورداری از این ارزشها را « تنها برای خودی ها» شایسته می دانند و عمل میکنند و غیر خودیها از آنها محروم اند.
- و در « تبلیغات» فریاد « وجود دموکراسی حقیقی» گوش فلک را کر میکند. مانند ایران یا جاهای دیگر. معمولا گروه ها و آدمها نیز همین وضعیت را دارند.

اینجا بین مردم و حکومت، دو راه وجود دارد: دموکراسی یا استبداد. هرکس بنا به تشخیص خود و بر پایه ی منافع خود، راهش را انتخاب میکند. و وارد میدان مسابقه ی سیاسی میشود.
این میدان عملا « سرخ و سفید» است یغنی « مسالمت آمیز و خونین». و آمیخته به هردو. که لازم است « مسالمت آمیز» باشد.
-----
مفهوم « عاقل» به صورت عام این است که همه عقل دارند و از این نظر « خردمند» نامیده میشوند. خرد توانایی و نیروست در انسان. نیروی تشخیص . یک ابزار است برای گشودن گره های زندگی. همه ابزار عقل را به کار میبرند.
یکی مثل داعش از آن استفاده میکند، مثلا در رانندگی. مردم را با آن له میکند. دیگری هم با همین رانندگی مریضی را به بیمارستان میرساند. راننده و داعش هردو از عقل بهره میجویند برای اهداف و منافع خود؛ اما، کدام « بهره جویی» درست است و کدام غلط؟ آنچه انسانی ست، اخلاقی ست، به سود سعادت و راحتی و خوشی و سلامتی « فردی و همگانی» ست ، صحیح است؛ و شق دیگر غلط. خلاف. غیر قانونی. و غیر انسانی.
-----
خرد ابزار است.
1-چگونه می توان این ابزار را به کار گرفت؟

2- استعمال خرد برای چه اهدافی درست است و برای چه اهدافی نادرست ؟
استعمال خرد « خوشی "فردی و اجتماعی" انسان را در دو بعد « فردی و عمومی» فراهم کند درست است ، ولی اگرآن را نابود کند غیر انسانی و غلط است. تامین آزادیهای فردی و اجتماعی، در جهت سعادت فرد و اجتماع.

-به کارگیری خرد نیاز به آموختن « فن خرد ورزی» دارد. آن یک فن است. تکنیک است.
انسان این فن را در طول زندگی با آزمایشهای گوناگون به صورت خودآموز یاد میگیرد.
اما تا چه حدودی؟ در انسانها فرق میکند. برخیها استادانه آموخته اند، انجام میدهند، برخیها نیز کم آموخته اند.
بعضی ها هم عادت کرده اند همیشه مقلد باشند. و به دنبال چوپان ها روند.

3- اگر فن خرد ورزی را بخواهیم خیلی چکیده بیان کنیم از چه فرمولی میتوانیم استفاده کنیم؟
-«سئوال آزمایش، سئوال آزمایش، بازهم سئوال آزمایش»
خرد ورزی ربطی به بیسوادی، باسوادی، متخصص و غیر متخصص ندارد.
البته اینان امکانات زیادی دارند که این فن را بیاموزند تا یک نفر بیسواد.