Skip to main content

ببین محمدرضا، ما همه از یک

ببین محمدرضا، ما همه از یک
Anonymous

ببین محمدرضا، ما همه از یک چیز مشترک رنج می بریم و آنهم تبعیض و نابرابری زبانی و فرهنگی و اقتصادی است، ملت ما در جامعه ایران با گره خورده شدن نان شبشان با زبان فارسی به آسیملاسیون اجباری محکوم شده اند، حتی والدین فرزندان خود را با دستان خود بخاطر نان شب آسیمله می کنند، این یک جنایت اتنوساید است، و در این وسط موجوداتی فرصت طلب که مساله ملی آزربایجان را ابزاری برای رشد اقتصادی و یا مطرح شدن در جامعه آزربایجان مورد استفاده قرار می دهند و به نویسندگان آزربایجانی تهمت می زنند و آنها را در ناف دمکراسی با اتهامات واهی به دپرسیو شدن وا می دارند باید جوابگو باشند. اوستاحاج صالح گچکار مجاهد محصول پایگاه اشرف و دکتر آراز شکسته بند اورژانس سوانح و سوختگی هم شریک جرم آنها هستند که بموقع در دادگاههای آمریکا و کاندا و آلمان باید جوابگو باشند، آنهائیکه بچه هایشان خجالت می کشند

در جوامع دمکراتیک بزبان ترکی حرف بزنند و از اینکه بچه هایشان زبان انگلیسی و آلمانی را بهتر از زبان مادری خود و بدون لهجه حرف می زنند، بخود و کودکانشان افتخار می کنند، اینان یا باید سر عقل بیایند و برخورد ابزاری با حرکت ملی را کنار بگذارند و دست از سر حرکت ملی و نویسندگان آزربایجانی بردارند، و یا در انتظار محاکمات در سالنهای دادگاهها منتظر سرنوشت نامحتوم خود باشند، عذرخواهی در مدیا آخرین شانش آنهاست و گر نه ما شروع کنیم دیگر بجاهای باریک کشیده خواهد شد و بعد از آن دیگر ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم. و این دادگاههای مرتبط با تهمتهای دیجیتالی هستند که دست از سر شما ها بر نخواهند داشت، لطفا و لطفا دست از سر نویسندگان آزربایجانی بردارید ، این آخرین اخطار است، رضا طالبی ها عاریف کسکین ها و محمد رضا لوائی ها و دیگر نویسندگان آزربایجانی را بحال خود رها کنید، و بگذارید زنده یاد گونیلی در پیش خانواده آسیب دیده اش راحت بخوابد، وبگذارید دهها نویسنده دیگر بدون ترس و لرز خودشان را سانسور نکنند، و از وجود دمکراسی لذت ببرند و مکنون قلبیشان را بزبان بیاورند، دیگر بس است دست از سرشان بردارید،