از آن هنگام تا به امروز، حزب
Anonymous
از آن هنگام تا به امروز، حزب دموکرات کردستان ایران و رهبر آن آقای هجری، همچنان از حملهی نظامی برای براندازی جمهوری اسلامی پشتیبانی کرده و کردستان را سرزمینی در «اشغال» ایران بشمار میآوراند. آقای هجری در نامهی تبریک به جرج بوش به بهانهی آغاز دور دوم ریاست جمهوری او، خواهان دخالت نظامی درایران شد و سپس در گفتگو با «میدیا» در ۱۸ فوریهی ۲۰۰٥، در توجیه و دفاع ازآن پیام چنین گفت:
«متأسفانه حکومت های دیکتاتوری، نسبت به جنبش مردمی قدرتمندتراند و برای تأسیس حکومت های مردم سالار ما احتیاج به نیرو داریم.... متأسفانه حکومت ها با قدرت تمامتر به سرکوب می پردازند و خواست های آزادی خواهانه مردم و حرکت های آنان را مدّت ها به تاخیر می اندازد. به همین جهت ما برای تاسیس حکومت های مردم سالار و دمکرات و دلخواه مردمی، احتیاج به پارامترهایی داریم که کمک کنندهی این جنبش باشد... من بسیار منطقی می دانم که مردم هر کدام از کشورهای منطقه که می خواهند از دیکتاتوری رهایی پیدا کنند، از نیروهای دمکرات و آزادی خواه خارجی برای تقویت جنبش آزادی خواهی در داخل کشور کمک بگیرند.»
حزب دموکرات کردستان ایران که خانم عبادی در کنار رهبر آن نشسته، در توافقنامه ای که چندسال پیش با حزب کوملهی کردستان امضاء کرد، سخن از «جنبش آزادیبخش ملّت کرد» به میان آورد که از نگاه بسیاری از کنشگران سیاسی از دیدگاه های گوناگون، پیمانی برای جداساختن کردستان از ایران بود.۱
دیگر همراهان خانم عبادی در این نشست، از نرمش و توانایی سیاسی آقای هجری برای پنهان ساختن دیدگاه های خود برخوردار نیستند. نمایندگان خود برگزیدهی «ملّت عرب ایران»، در تارنمای گروهی خود مینویسند که نود سال است ملیّت های غیرفارس به دست نمایندگان یک ملّت (فارس ها!) سرکوب شده اند. خانم عبادی حقوق دان باید پاسخ بدهند که آیا گرفتاری حقوق بشر و دموکراسی درایران در نود سال گذشته، سرکوب غیرفارس زبانان از سوی دولتی بوده که نماینده و نماد «ملّت ستمگر فارس» است؟!