Skip to main content

دلیل اصلی بروز شکاف در میان

دلیل اصلی بروز شکاف در میان
محسن کردی

دلیل اصلی بروز شکاف در میان اپوزسیون سیاسی ایران با بخشی از اپوزسیون که مطالبات قومی و ملی مطرح میکنند این است که از نظر ما همین امروز هم روزگار اقوام ایرانی و معیشت شان که مهمترین بحث از نظر ما هست همانگونه میگذرد که برای یک فارس زبان. هرگاه که گروههای سیاسی مطالبات شان را از نگاه قومی مطرح کنند بوی جدایی طلبی و ستیز با هویت فارس از آن بر میخیزد. در حالی که قضیه اصلا این نیست. اینطور نیست که اگر کردها و بلوچها و غیره زبان شان فارسی بود وضع معیشتی و امکانات و امتیازات شان امروز لابد مثل بالای شهری های تهران بود. نگاهی به روستاهای ورامین کنار گوش تهران و شهر ری و شهرهایی مثل کرمان بیاندازید. فقر و نکبت از سر و روی شان میبارد که حسرت زندگی کرد مقیم سنندج را دارند که شاید فارسی را هم خوب بلد نباشد. آنچه که میخواهم بر آن تاکید کنم این است که اینهمه تاکید بر زبان مادری در این برهه ما را از هدف

مشترک و رسیدن به یک زندگی بهتر باز میدارد. اصلا فرض کنیم که تمامی مردم ایران به زبان فارسی سخن میگویند. در این صورت مشکل ما با جمهوری اسلامی چه می بود؟ این که حقوق مدنی مردم را زیر پا میگذارد. پس از کنار گذاشته شدن این رژیم هدف بعدی چه خواهد بود؟ این که استانها در مجلس شورای ملی و مجلس سنا به نسبت جمعیت شان نمایندگان شان را داشته باشند و بودجه لازم را برای در گرداندن امور داخلی شان در اختیار داشته باشند. آنگاه این که این استان بخواهد در کنار فیزیک و شیمی که به زبان فارسی تدریس میشود دو ساعت در هفته زبان فرانسه، انگلیسی یا بجای همه شان روزی دو ساعت در روز زبان مادری جا بدهد. تاکید بر زبان مادری و مطالبات قومی آنقدر که مطالبات معیشتی و برخورداری از یک زندگی مناسب را تحت تاثیر قرار دهد طبیعی است شک بر انگیز باشد. از نگاه ما اپوزسیون فارس زبان که در این مقاله یاد شده، برخوردای از آزادی های سیاسی و مدنی و رفاه اجتماعی باید سرلوحه مبارزات سیاسی قرار گیرد. حال اگر بیاییم آزادی های سیاسی و دمکراسی را مبنای حق جدایی طلبی یا حقوق قومی منفرد قرار دهیم، همان حق برخوردای از دمکراسی به من این حق را میدهد که از آن نخواهم پشتیبانی کنم! دلم نمیخواد همین! حال برچسب فاشیست و غیره بر من میزنند آن از کج فهمی مخالفان از مفهموم دمکراسی است. اما همانگونه که آمد مطالبات مدنی و رفاه اجتماعی در سطح ملی میتواند عامل مهمی در همرایی گروههای سیاسی باشد. تا زمانی گروههای قومی مطالبات قومی را سرلوحه مطالبات شان قرار بدهند در داخل ایران بردی نخواهد داشت و کمکی است به جمهوری اسلامی برای پابرجا ماندن. مطمئنم که مردم جمهوری اسلامی را ترجیح میدهند تا این گروهها با این مطالبات در کردستان و آذربایجان و یا نقاط دیگر حاکم نشوند.